
۲۹ اسفند یادآور یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران است؛ روزی که ملت ایران با رهبری دکتر محمد مصدق و همراهی سایر مبارزان ملی، موفق شد صنعت نفت را از سلطه بیگانگان خارج کرده و گام بزرگی در مسیر استقلال اقتصادی و سیاسی کشور بردارد. تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹، نهتنها یک پیروزی تاریخی برای ایرانیان بود، بلکه تأثیرات عمیقی بر سیاستهای بینالمللی، نقش ایران در بازار انرژی و ساختار اقتصادی کشور بر جای گذاشت.
بهگزارش هیچ یک _ پیش از ملی شدن، صنعت نفت ایران تحت کنترل شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC) بود که با شرایطی ناعادلانه، بخش عمدهای از درآمدهای حاصل از فروش نفت را به بریتانیا اختصاص میداد. در حالی که ایران از نظر ذخایر نفتی، یکی از غنیترین کشورهای جهان بود، سهم ناچیزی از این ثروت ملی نصیب مردم میشد.
نارضایتی از این وضعیت از دهه ۱۳۰۰ شمسی شدت گرفت، اما پس از جنگ جهانی دوم و افزایش آگاهی عمومی نسبت به اهمیت نفت، به جنبشی ملی تبدیل شد. جبهه ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق، همراه با حمایت گسترده مردم، کارگران صنعت نفت، دانشجویان و روحانیون، خواستار پایان دادن به سلطه شرکت نفت ایران و انگلیس شدند. این فشارها سرانجام در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی انجامید.
تصویب و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت
پس از تصویب این قانون، دولت مصدق در اردیبهشت ۱۳۳۰ روی کار آمد و اجرای قانون ملی شدن نفت را در دستور کار خود قرار داد. این اقدام با واکنش تند بریتانیا مواجه شد. انگلیس که تا آن زمان بخش مهمی از نیازهای نفتی خود را از ایران تأمین میکرد، تلاش کرد با ابزارهای مختلف، از جمله فشارهای دیپلماتیک، تحریمهای اقتصادی و حتی تهدیدهای نظامی، ایران را وادار به عقبنشینی کند.
در پاسخ به ملی شدن نفت، بریتانیا ایران را در دادگاه بینالمللی لاهه متهم کرد، اما این دادگاه در نهایت به نفع ایران رأی داد. با این حال، تحریمها و انسداد داراییهای نفتی ایران در بانکهای خارجی، اقتصاد کشور را با مشکلات زیادی مواجه کرد. دولت مصدق در برابر این فشارها مقاومت کرد، اما در نهایت، با دخالت مستقیم سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد و دولت مصدق سرنگون شد.
پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت ملی شدن نفت
در خصوص تأثیرات اقتصادی و بینالمللی باید گفت که در کوتاهمدت، تحریمها و فشارهای خارجی باعث کاهش درآمدهای نفتی ایران شد. اما در بلندمدت، ملی شدن نفت الهامبخش بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت شد که به دنبال افزایش کنترل خود بر منابع طبیعیشان بودند. پس از کودتای ۲۸ مرداد، کنسرسیومی از شرکتهای نفتی غربی جایگزین شرکت نفت ایران و انگلیس شد. اگرچه ایران دوباره بخشی از کنترل خود بر صنعت نفت را از دست داد، اما سهم بیشتری از درآمدهای نفتی نصیب کشور شد.
علاوهبر این ملی شدن نفت نشان داد که جنبشهای مردمی میتوانند در برابر قدرتهای خارجی ایستادگی کنند، اما کودتای ۲۸ مرداد نیز ضعفهای داخلی در ساختار سیاسی و اقتصادی ایران را آشکار کرد. این رویداد نقش مهمی در شکلگیری جریانهای استقلالطلبانه در ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه ایفا کرد.
ملی شدن نفت به یکی از نمادهای هویت ملی ایرانیان تبدیل شد و تأثیر زیادی بر گفتمان استقلالخواهی و خودکفایی اقتصادی گذاشت، این رویداد نشان داد که اقتصاد کشور نباید وابسته به قدرتهای خارجی باشد و ضرورت توسعه صنایع داخلی را برجسته کرد.
از ملی شدن تا چالشهای معاصر
هفت دهه پس از ملی شدن نفت، این صنعت همچنان یکی از ارکان اصلی اقتصاد ایران است. با این حال، چالشهایی مانند تحریمهای بینالمللی، کاهش سرمایهگذاری در زیرساختهای نفتی و تغییرات جهانی در حوزه انرژی، این صنعت را با مشکلاتی مواجه کرده است.
ایران امروز، با برخورداری از یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان، همچنان نقش مهمی در بازار انرژی دارد. اما توسعه فناوریهای بومی، کاهش وابستگی به صادرات نفت خام، مدیریت بهتر منابع و افزایش بهرهوری، از چالشهایی است که آینده صنعت نفت کشور را تعیین خواهد کرد.
میراث ملی شدن صنعت نفت برای آینده ایران
۲۹ اسفند تنها یک روز در تقویم نیست، بلکه یادآور مبارزات تاریخی ایرانیان برای حفظ حق حاکمیت بر منابع ملیشان است. درسهایی که از این رویداد گرفتهایم، همچنان در تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاسی کشور نقش دارد. امروز، بیش از هر زمان دیگری، ایران نیاز دارد که از تجربیات گذشته درس بگیرد و با تکیه بر دانش و فناوری، از منابع عظیم انرژی خود به بهترین شکل بهره ببرد.
باید گفت که واژه «ملی شدن» تنها به صنعت نفت محدود نمیشود؛ بلکه مفهومی گستردهتر دارد که به استقلال، خودکفایی و توسعه پایدار کشور مرتبط است.