
از اشتباهات بازاریابیتان درس بگیرید
هیچ یک،هر کارآفرینی، اشتباهاتی را مرتکب شده است. موفقترین کارآفرینان کسانی هستند که به اشتباهات خود اعتراف و سعی میکنند از آنها درس بگیرند.ریچارد برنسون مطلبی در همین مورد در وبلاگ خود نوشته بود. او میگفت: «از یک چیز در دنیای کسبوکار مطمئنم؛ شما و تمام اطرافیانتان اشتباهاتی خواهید داشت. زمانی که میخواهید مرزها را در هم بشکنید، این موضوعی طبیعی، غیرقابل اجتناب و همچنین بسیار مهم است. حتی زمانی که همه چیز به خوبی پیش میرود، ممکن است هر لحظه اتفاق دیگری رخ دهد.»بدیهی است که نمیشود هیچگاه دچار هیچ اشتباهی نشوید. نکته مهم این است که روشنفکر باشید؛ اشتباهتان را شناسایی کنید، سرتان را زیر برف فرو نبرید و مسئولیت آن را بپذیرید. زمانی که بحث بازاریابی پیش میآید، بسیار بسیار مهم است که خود را از قبل آماده کرده باشید، که اگر استراتژی موردنظرتان کارساز نبود، بتوانید برنامه دیگری را اعمال کنید.
از خود راضی نباشید.
موفقیت میتواند نکاتی منفی نیز در بر داشته باشد. دریتون برد، متخصص بازاریابی مستقیم، بر این باور است که «بدترین عادتها دو چیز هستند: 1- اینکه فکر کنید خیلی خوب عمل میکنید؛ 2- اینکه دست از تلاشکردن بردارید».او ادامه میدهد: «زمانی که ما موفق میشویم، مایلیم شادی کنیم و جشن بگیریم. این به خودی خود یک اشتباه است. کاری که باید بکنیم این است که روی موفقیتمان سرمایهگذاری کنیم. به عنوان مثال، اگر ایمیل یا نامه موفقیتآمیزی را ارسال کردهاید، پیگیری کنید. شانس موفقیت ایمیلهای پیگیریشده چیزی بین 80 تا 90 درصد است. اگر هفته بعد از ارسال نامه آن را پیگیری کنید، شانس موفقیتتان 50 درصد بیشتر خواهد شد. دریتون برد معتقد است که ما میتوانیم از شکست، درسهای بیشتری بگیریم تا موفقیت: «ما باید از خودمان بپرسیم که چه اشتباهاتی کردهایم تا چیزی یاد بگیریم. به دلیل اینکه نسبت به بسیاری از مردم اشتباهات خیلی بیشتری داشتهام، پس چیزهای بیشتری هم یاد گرفتهام.»رایجترین اشتباهاتی که کسبوکارهای کوچک در زمینه بازاریابی انجام میدهند، چه چیزهایی هستند؟ برد معتقد است این اشتباهات، همان اشتباهاتی هستند که کسبوکارهای بزرگ مرتکب میشوند: عدم سنجش و آزمایش؛ صحبتکردن در مورد چیزهایی که خودشان میخواهند، نه نیازها و خواستههای مشتری.»
بهترین روش برای یادگیری درسهای ارزشمند از شکستهایتان چیست؟
پذیرش اشتباهات و درسگرفتن از آنها پنج مرحله دارد که اگر آنها را به خوبی بشناسید، بهتر میتوانید از پس چنین مشکلاتی بر بیایید:
1- انکار
بله، انکار اولین دیوار دفاعی شما در برابر این واقعیت تلخ است که وبسایت، تبلیغات آنلاین یا بازاریابی سنتیتان هیچ فایدهای نداشته است. در این مرحله هنوز اشتباهتان را باور نکردهاید و سعی دارید واقعیت را هر طور شده به شکل بهتری جلوه دهید.
2- خشم
طبیعیترین واکنشی که پس از انکار میتوانید از خود بروز دهید، خشم است. شکست واقعیت تلخی است، اما اگر این احساس منفی و قدرتمند را بیش از حد ادامه دهید، با مشکلات جدیتری مواجه خواهید شد.
3- شکایت
در این مرحله ممکن است هر کاری را انجام دهید تا شکست را در ذهن خود، مدیران، سایر کارمندان یا سهامداران کمرنگتر جلوه دهید. این مرحله خطرناکترین مرحله ممکن است، زیرا احتمال این وجود دارد که بخواهید به هر قیمتی که شده، مانند کاهش بیش از حد قیمت محصولات، از استراتژی بازاریابی شکستخوردهتان نتیجه بگیرید.
4- ناامیدی
ناامیدی باعث وحشت شما خواهد شد. احساس خوشایندی نیست. میدانید که استراتژی بازاریابیتان ناامیدکننده بوده است، ولی نمیدانید که مشکل از کجاست. در این مرحله است که به خوبی در این زمینه فکر میکنید و دلیل اشتباهتان را درمییابید.
5- پذیرش
چهار مرحله طاقتفرسا سپری شده است و دیگر آمادهاید تا اشتباهات خود را کاملا بپذيريد و مسئولیتشان را به عهده بگیرید. دیگر میدانید که دلیل اشتباهتان چه چیزی بوده و احتمالا راهحلی نیز برای جبران آن به ذهنتان رسیده است. پذیرش به معنای فراموشی نیست. در واقع بسیار مهم است که اشتباهات گذشته خود را به یاد داشته باشید تا بتوانید از آنها درس بگیرید و دیگر تکرارشان نکنید.روان گورملی که زمانی با ریچارد برنسون کار میکرده، معتقد است وقتی شخصی به موفقیت میرسد، دیگر به سختی میتواند به اشتباهاتش اقرار کند: «بدترین زمانی که در دوران کاریام داشتم، وقتی بود که از اقرار به اشتباهاتم سر بازمیزدم و فکر میکردم فعالیتهای کاریام به همان خوبیای است که در روزنامهها دربارهاش مینویسند. انکار میکردم، اما وقتی بالاخره موفق شدم به خودم غلبه کنم و به اشتباهاتم اعتراف کنم، مدتی کسبوکارم را کنار گذاشتم، روی آن کار کردم و سپس دوباره و با قدرت بیشتر آن را راهاندازی کردم. برایم خیلی جالب بود که گروه فوقالعاده ما، که متشکل از افرادی فوقباهوش بود، چطور مرتکب آن اشتباهات شده بود. اما دیگر میدانم همه چیز مانند چیزهایی که در ارائههای پاورپوینت مینویسیم، پیش نمیرود.»