منتقدان درباره سریال «چشمبندی» می گویند: هرچه در فصل اول، داستان مشخص بود و مسیر قصه گم نمیشد، در این فصل شاخ و برگهای اضافی نه تنها به پیشبرد قصه کمک نمیکنند؛ بلکه آسیبزا نیز هستند.
پایگاه خبری هیچ یک _ تلویزیون: زمستان سال گذشته، شبکه سوم سیما در ساعتی غیر معمول، سریال طنز «چشمبندی» را به کارگردانی شاهد احمدلو به روی آنتن برد.
چشمبندی با کلکسیونی از بازیگران کارکشته طنز مانند حمید لولایی، مرجانه گلچین، سروش جمشیدی و…نوید یک سریال جاندار کمدی را به مخاطبان میداد و همینطور هم شد و از پس رکود چندساله تلویزیون در عرصه طنز، چشمبندی توانست با فیلمنامهای به نسبت مستحکم و کارگردانی باکیفیت شاهد احمدلو، در دل مخاطبان جایی باز کند.
در پی استقبال از فصل اول این مجموعه، چشمبندی برای فصل دوم نیز تمدید شد.در فصل اول، داستان حول محور کلاهبرداری یک کارخانهدار ورشکسته و وکیلش از بیمه میچرخید که با تیزهوشی کارمندان بیمه، این توطئه به سرانجام نمیرسد.
حال مدت کوتاهی است که پخش فصل دوم چشمبندی با تغییرات کمی در گروه بازیگران آغاز شده است. قصه کاملا تغییر کرده و حتی بعضی از بازیگران مانند سیاوش مفیدی و نعیمه نظامدوست، دیگر در نقش گذشته خود نبوده و هر کدام شخصیت جدیدی را بازی میکنند.
سکانسهای ابتدایی فصل دوم و ورود بازیگری چون جواد رضویان این امید را زنده نگه میداشت که قرار است سری دوم چشمبندی هم موفق باشد؛ اما در واقعیت چنین نشد و حتی رضویان هم تا اینجای کار نتوانسته کمک چندانی برای موفقیت این سریال باشد.
حسین بهرامی کارشناس هنری درباره این سریال میگوید: «هرچه در فصل اول، داستان مشخص بود و مسیر قصه گم نمیشد، در این فصل شاخ و برگهای اضافی نه تنها به پیشبرد قصه کمک نمیکنند؛ بلکه آسیبزا نیز هستند.»
*شوخیهای رکیک و زننده
بهرامی اضافه کرد: «از همه چیز بدتر، اضافه شدن حداکثری شوخیهای سخیف و در بسیاری موارد اروتیک باعث شده که چشمبندی گزینه مناسبی برای تماشای خانوادگی نباشد. زبان بدن بازیگران و لحن کلامشان گاهی آنقدر خارج از شأن میشود که حتی برای مثال هم نمیشود نمونهای ذکر کرد.»
از منظر برخی کارشناسان دیگر: به نظر میرسد نویسنده با اضافه کردن این حجم از شوخیهای زننده به سری دوم سریال، میخواهد جاهای خالی و نقاط ضعف فیلمنامه را پر کند.
درونمایه مناسب و قابل تأمل کلاهبرداری از بیمه در فصل اول، تبدیل شده به چند خرده داستان عشقی که شاید در ادامه یک خرده داستان مربوط به بیمه هم به آنها اضافه شود.
احمدلو پیشتر گفته بود که «مدیران تلویزیون به ما پیشنهاد دادهاند که نگاه اجتماعی سریال بیشتر و نقدهای آن جدیتر باشد. به ما پیشنهاد دادند که مسائل روزی که جامعه ما با آن دست و پنجه نرم میکند در فصل دوم این مجموعه بیشتر باشد.» اما به جای انتقاد همدلانه، فقط یکسری شوخی اضافه شده و بار انتقادی سریال نسبت به فصل اول کمتر هم شده است.
*نگاه منفی نسبت به خانواده و فرزند
یکی دیگر از نکات منفی فصل دوم چشمبندی که این روزها به شدت در فضای مجازی وایرال شده است و برخی از سکانسهای آن به شکل کلیپ منتشر شده است، نگاه انتقادی نسبت به خانواده و فرزندآوری است. حانیه (خواهر محسن) که در فصل قبل با حسن ازدواج کرد، حالا باردار است و چون به همسرش ویار دارد و حتی نمیتواند نام او را تحمل کند، ساکن خانه پدر و زن پدرش شده و فقط در حال خوردن غذاست و بسیار هم وزن اضافه کرده است و در جواب اعتراض دیگران که میگویند آنقدر غذا نخور! هربار میگوید که «من نخوردم، نخود خورده». گویی جنین یک هیولاست.
از منظری نشانه شناسانه دیدن این شخصیت نکات منفی زیادی را در ذهن مخاطب تداعی میکند؛ اینکه یک بچه هنوز نیامده چطور بین یک زن و شوهر که با عشق ازدواج کردهاند فاصله انداخته. چطور مادرش را به این وزن و این حال انداخته و چطور باعث زحمت دیگران شدهاست. در حالیکه عالم فرزندداری پر از لحظههای رنگی است که یک مادر و پدر آن را با دنیایی معاوضه نمیکنند.
شاهد مثال برای نگاه منفی این سریال نسبت به فرزندآوری سکانسی است که در مطب دکتر، یک مادر با چهار فرزند مورد تمسخر قرار میگیرد. از طرف دیگر رفتار جهان به عنوان پدر و ناهید به عنوان مادر با بچههایشان اصلا پسندیده نیست. آنها هردو میخواهند بچههایشان را از خانه بیرون کنند چون آنها را به چشم نانخور اضافه میبینند.
این کلیپ از سریال «چشمبندی»، طی روزهای گذشته بارها دیده شد، با هیچ متر و معیاری نمیتوان آن را ذیل تبلیغ فرزندآوری به شمار آورد، در واقع دیالوگهای آن، مجموعهای است از واژههای آشنا برای مخاطبان، حرفهایی که صورتبندی روشنی است از فضای تیره و تار فضای مجازی است. به سخره گرفتن فرزندآوری تنها معنایی است که میتوان از این ساکنس دریافت کرد.
در سریال چشمبندی چندین ازدواج صورت گرفته و احتمالا صورت بگیرد اما هیچکدام شبیه یک خانواده معمولی جامعه نیستند. این نقطه ضعف در فصل اول به چشم نمیخورد.
شاهد احمدلو گفته است: «ژانر طنز به دلیل نگاه منتقدانه اجتماعی که به مسائل روز مردم و جامعه دارد و جسارتهایی که در ظرفیتهای یک کار کمدی هست، حساسیت مدیران و مسئولان را بیشتر میکند که این فقط شامل حال کارهای کمدی نمیشود. در هر صورت ما در زمین بازی در حال نگارش، تولید و پخش مجموعههای تلویزیونی هستیم که در آن چهارچوب، قواعد، قاب و مدیوم، سلیقه و خاستگاه تلویزیون باید رعایت شود. ما موظفیم در این زمینه در یک تعامل و با یک سلیقه همگون بتوانیم بهترین بازیکن این بازی باشیم.»
درست است که احمدلو در مورد سریالهای طنز این چنین گفته، اما در عمل با تمام تلاشهایش خود او نیز نتوانسته بازیکن خوبی در این زمین باشد.
حرف آخر اینکه فصل دوم چشمبندی گرچه کارگردان و بازیگران خوبی دارد اما یک سریال کمدی خوب نیست و از ضعف فیلمنامه رنج میبرد. امید است صدا و سیما با تدبیر و برنامهریزی بتواند فضای سخیف کمدی را که در برخی از شبکهها جاریست بهبود بخشد و به روزهای اوج خود در طنز بازگردد.