روزی که به خواستگاری همسرش رفت از او پرسید «اگر برای فعالیت به مناطق محروم برویم، مخالفتی ندارید؟» این طلبه به قدری عاشق خدمت به محرومان است که در روستای کپرنشین مارز همراه همسر و دو فرزندش ساکن شد تا گره از مشکلات مردم باز کند.
پایگاه خبری هیچ یک ـ حوزه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: زندگی طلبگی معمولاً با خدمت به مردم گره خورده است و زندگی حجتالاسلام علیرضا سراجی هم مستثنی از این قاعده نیست. از همان روزهای آغازین آشنایی او با همسرش، قول و قرار خدمت به محرومان میان آنها شکل گرفت؛ قولی که تاکنون و با وجود ۲ فرزند کوچک همچنان به آن پایبند هستند؛ تا حدی که سختی زندگی در مناطق محروم و صعبالعبور را به جان میخرند و مدتی کپرنشینی را نیز تجربه میکنند تا بتوانند با بودن در کنار محرومان، حال خوب را به آنان هدیه کنند و گره از مشکلاتشان بگشایند. حالا به حدی شیفته میهمان نوازی اهالی کپرنشین روستای مارز شدهاند که هرگاه در پستی و بلندیهای زندگی آرامش را گم میکنند با حضور در روستای مارز و گذراندن اوقات خود با مردمان این روستا، آرامش را در میان اهالی خونگرم این منطقه میجویند.
وقتی محرومیتها را دیدم، نتوانستم پا پس بکشم
حجتالاسلام علیرضا سراجی، طلبهای از خطه کرمان و از راهیاران بنیاد هدایت در این استان است که بلافاصله پس از ورود خود به دنیای طلبگی با دستان خالی و به صورت خودجوش به سرکشی از مناطق محروم اقدام میکند. او به مناطق صعبالعبور بسیاری در استان خود سفر میکند که برای رسیدن به برخی از این روستاهای محروم، ناچار بوده ساعتها پیادهروی کند. این سفرها موجب میشود محرومیت چنین مناطقی را برای نخستین بار از نزدیک ببیند. از او میپرسم: بیپول و مواجب، این همه کار و تلاش کردن سخت نیست؟ با لبخندی که روی صورتش مینشیند، میگوید: «اینها همه عشق است. محرومیت برخی از این مناطق به حدی بود که در کلام نمیگنجد. وقتی اینها را دیدم، دیگر نتوانستم پا پس بکشم.»
این سرکشیها مردم را دلگرم میکند
این جواب خیلی قانعم نکرد؛ چون یک طلبه با دست خالی و بدون حمایت دولتی قطعاً نمیتواند کار خاصی برای مردم کپرنشین کند، باز علت را میپرسم و او میگوید: «شاید نتوانم کار خاصی برای رفع محرومیت این مناطق انجام دهم، اما کمترین اثر این سرکشیها آن است که مایه دلگرمی اهالی میشود و حال خوب را به آنها تزریق میکند.»
تجربه زندگی در شرایط سخت به عشق خدمت به مردم
حاج آقا سراجی حدود 2 سال به عنوان معاون فرهنگی بنیاد علوی در شهرستان قلعهگنج فعالیت داشت و برای زدودن غبار محرومیت از چهره این شهرستان و روستاهای اطراف آن به فعالیت پرداخت. فعالیت در این منطقه محروم، خاطرات جالب و لذتهای وافری برای او و خانوادهاش به همراه داشته که آشنایی با افرادی ماهر در حوزه هنر و رسانه و فعالیتهای جهادی را از مهمترین دستاوردهای فعالیت خود در این منطقه میداند و میگوید: «بهترین رفقایم را هنگام حضور در این شهرستان پیدا کردم و فعالیت در این منطقه به حدی برایم لذتبخش بود که اکنون نیز هرگاه احساس دلتنگی میکنم به روستای کپرنشین مارز واقع در قلعهگنج میروم و یک شب را در کپر میگذرانم.»
تشکیل گروه جهادی ندای عدالت و کار تخصصی برای محرومیتزدایی
او البته برای خدمت به نیازمندان تنها هم نیست و دیگر جوانان پایکار را هم دور خود جمع کرده است. او گروه جهادی «ندای عدالت» را در سال ۹۴ تأسیس کرد که همچنان هم فعال است و فعالیتهای بسیاری در جهت محرومیتزدایی انجام میدهد. آنها در قلعهگنج به صورت تخصصی وارد عمل شدند تا به انجام کارهای مختلف بپردازند و کارها را به صورت اصولی انجام دهند. در این مسیر هم با بنیاد خاتمالاوصیاء آشنا شدند و روش حل مسأله را از آنان آموختند تا طبق اولویت منطقه به فعالیت بپردازند و فعالیتهای هدفمندی داشته باشند. سراجی میگوید: «برای شناسایی چالشها و ظرفیتها به تک تک روستاها حداقل سه بار سرکشی شد تا در نهایت این اطلاعات تجمیع شدند و سندی تحت عنوان «سند پیشرفت فرهنگی شهرستان قلعهگنج» طراحی کردیم.»
زنان برای ظرف شستن باید یک کیلومتر پیادهروی کنند
به گفته حجت الاسلام سراجی روستای مارز منطقهای است که علی رغم اینکه مردمان میهماننوازی دارد، اما شرایط دشواری دارد؛ مثلاً بانوان برای ظرف شستن و دسترسی به آب باید حداقل یک کیلومتر پیادهروی کنند. نانوایی ندارد و بانوان خودشان نان مورد نیازشان را میپزند. این طلبه جوان البته از وجود استعدادهای باارزش در این منطقه محروم خبر میدهد و میگوید: این منطقه استعدادهای فراوانی دارد که واقعا دوست داشتم مدتی آنجا زندگی و به اهالی آن خدمت کنم. در زمانیکه در قلعهگنج بودم، گاهی به عشق مردم مارز به همراه همسر و ۲ فرزند کوچکم به آنجا میرفتیم. مسیر صعبالعبور و کوهستانی را با موتور طی میکردیم. حتی یادم هست یک شب بین مسیر موتورمان خراب شد و مدام ترس حمله حیوانات وحشی را داشتیم؛ چون در آن منطقه حیوانهای وحشی زیادی وجود دارد. با عنایت خداوند و قرائت آیتالکرسی فردی از اهالی آنجا از این منطقه عبور میکرد که به کمک ما آمد و ما را از این شرایط نجات داد.»
عشق خدمت به محرومان به حدی در وجودش شعله گرفت که منزلی را در روستای محروم و کپرنشین مارز اجاره کرد و به همراه خانوادهاش آخر هفتههای خود را در آنجا میگذراند و به فعالیت میپرداخت. حاج آقا سراجی علاوه بر فعالیت خودش در این منطقه سعی کرده مسئولان را نیز به این روستای کپرنشین ببرد تا ظرفیتها و محرومیتهای این منطقه را ببینند و همین اقدام، موجب شده اکنون اتفاقات خوبی برای اهالی این منطقه در حال رقم خوردن باشد.
با عشق همراهیت میکنم
یکی از مهمترین علل موفقیت حاج آقا سراجی برای رسیدگی به محرومان چنین مناطقی، همراهی همسرش است که همواره برای تبلیغ پیشقدم بوده است. سراجی در این باره میگوید: «روز خواستگاری اولین سؤال از همسرم این بود که «اگر روزی مجبور شوم برای فعالیت در مناطق محروم زندگی کنم، مخالفتی ندارید؟» و او در پاسخ گفت که «با عشق همراهیت میکنم». ما به مناطق صعبالعبور و محرومی میرویم، مناطقی که برای خوردن یک لیوان آب ساده باید تا لب رودخانه رفت و با این وجود همسرم بدون هیچ گلایهای همواره همراهیام کرده است.»
شناسایی و بکارگیری ظرفیتهای انسانی مناطق محروم
او یکی از سرمایههای قلعهگنج را وجود افراد هنرمند و استعدادهای مختلف در آن میداند؛ به همین دلیل در حیطه آموزش دانشآموزان ورود کرده و به استعدادیابی آنان پرداخته است. تشکیل گروه سرود نوجوانان و برگزاری دورههای متعدد رسانهای برای آنان نیز از دیگر اقدامات او در این منطقه بوده تا ثابت کند اهالی این منطقه محروم نیستند، بلکه مظلوماند و ظرفیتها و استعدادهای عظیم آنان شناسایی نشده است. حاصل تلاشهای او ساخت سرودی در فضای کپری است که این سرود در سطح شهرستان و کشور پخش شده و بازتابهای خوبی را به همراه داشته که علاوه بر این، اینکار موجب هویت بخشی به دانش آموزان منطقه شد.
رفقای نابی را که حین انجام کارهای جهادی از دست دادم
حجت الاسلام سراجی وقتی وارد حوزه علمیه شد، رفاقتی میان او و یکی از طلبههایی که شبیهترین فرد به خودش بود شکل میگیرد. چهره و اخلاق و رفتار آنان به حدی به هم شبیه بود که گاهی سایرین آنان را باهم اشتباه میگرفتند. حتی دغدغههایشان هم یکی بود. عشق خدمترسانی به مردم در وجود هر دو ریشه دوانده بود و شاید همین مسئله مهمترین نقطه وصل آنان به هم بود. حاج آقا سراجی وقتی برای خدمت رسانی وارد قلعهگنج شد از رفیق خود حجتالاسلام سالاری درخواست کرد برای کارهایی که در مسیر محرومیتزدایی، تعالی و شبکه سازی در قلعهگنج انجام میدهند با او همراه شود. در یکی از روزهایی که آنان در تدارک برگزاری جشنی در یکی از روستاهای قلعهگنج بودند و از هنرمندان شهرستان نیز درخواست کرده بودند که در این مراسم با آنان همراه شوند، حاج آقا سالاری برای آوردن شن، سوار بر تراکتور شد و به پایین روستا رفت که در حین مسیر تراکتور چپ میکند و این جهادگر در مسیر خدمترسانی به مردم به دیار حق میشتابد.
حاج آقا سراجی تاکنون 2 تن از رفقایش به نامهای حاج آقا سالاری و عقیل نظری را در مسیر انجام کارهای جهادی از دست داده اما تلاش کرده دست از اقدامات جهادی نکشد تا ادامه دهنده راه این دوستان با اخلاص خود باشد.