احتمالا شما بیشتر یادتان است؛ اما من باید به فیلمهای تلویزیونی و عکسهای قدیمی رجوع کنم تا توصیف مانتوهای اپلدار و شلوار مردانههای دمپا را بهتر بفهمم. تا همین یکی دو دهه پیش تمرکز روی مد چه صرف پوشش و چه در رفتار و سبک زندگی بسیار بیشتر از حالا دیده میشد و جامعه سعی میکرد در جزء به جزء کنشهای خود از الگوهای تعریف شدهای استفاده کند.
گروه هیچ یک زندگی – یادمان میآید یک زمانی پشت مانتوهای پشت ویترین، محتوایی با مضمون «من ملکه هستم»، همه گیر شده بود، یا حتی در گرایشهای تحصیلی رشته تجربی نه تنها یک امتیاز مثبت از حیث درآمدی بلکه حتی در مواقعی مد محسوب میشد.
البته مد یک اصطلاح کلی در زمینه هنر طراحی پوشاک است که تحت تأثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میگیرد ولی لااقل در جامعه ما خیلی اوقات پایش را فراتر گذاشته و به ابعاد دیگر سبک زندگی آدمها هم نفوذ میکند. در این خصوص رفتهایم سراغ حسین شکیب راد، پژوهشگر حوزه نوجوان و مدیر فرهنگسرای رازی(نوجوان).
باید بپذیریم که چند سالی است که جامعه در قشر سنی جوان و از آن بیشتر، نوجوان از مد و الگوی خاصی حتی در نوع رفتار پیروی نمیکند. شکیب راد در تایید آن میگوید: «در واقع نه تنها تمرکز روی الگوها از مد افتاده است بلکه ذائقه جامعه در سبک زندگی هم روی پاشنه «نظر هیچکس مهم نیست و من شیوه خاص زندگی خود را دارم» میچرخد. در حقیقت معنای مد و مدگرایی با ذهنیتی که پیش از این ما نسبت به این کلمه داشتیم در حال حاضر کاملا متفاوت است. با یک توییتر گردی مختصر و سرچ عبارت «نظر نامحبوب» متوجه میشوید غالب کسانی که مخالف یک علاقه و نظر عمومی توییت زدهاند، یا فکتهای پربازدید و فراگیر اینستاگرامی با این مضمون که: «من اعتقادات خودم را دارم» نوشته شده است، نوجوانند.»
شکیب راد در ادامه، این ویژگی در نوجوان امروز را یکی از خصوصیات تعریف شده در نسل زد مینامد و میگوید: «یکی از شاخصههای مهم در نسل زد یا همان زومرها، علاقه به خاص بودن یا در اصطلاح «uniqueness» بودنشان است. اساسا هر قدر جوامع در گذشته درگیر مد و علاقهمند به پیروی از الگووارههای تعریف شده بودند، امروزه نوجوان علاقه دارد حتی در بین هم نسلانش هم متفاوت بنظر برسد. او مولفههای هویتی خود را از رشته تحصیلی، علائق و گرایش به حرفه خاص تا مصرف انواع محصولات رسانهای و شاخههای ورزشی و… موشکافانه انتخاب کرده و محتاطانه خود را معرفی میکند و تمایل به مقبولیت زیادی دارد. ریشه این علاقمندی به متفاوت بودن را در یک روحیه دیگر میشود یافت. اینکه نوجوان دوست دارد خلاف جهت آب شنا کند. شاید به همین خاطر هم هست که به راحتی زیر بار قوانین نمیرود و بعضا با چیزهایی ارتباط حسی برقرار می کند که اختلاف سلیقه عجیبی بانسلهای گذشته دارد. همین روحیه به نوعی معنای متفاوتی از مد را بین این گروه سنی جا انداخته است.»
درباره گرایش بعضی نوجوانان به چیزهای منفی و مد بودن علاقه به منفی بودن درآنها حسین شکیب راد میگوید: «هر قدر در نسلهای گذشته مرز ارزش و ضد ارزش پررنگ تر بود و جوان و نوجوان برای گرایشاتش دقیق تر دست به انتخاب میزد و بیشتر با خانواده و سنت و عرف همراه بود حالا در نسل زد، ضد ارزشها دیگر مثل گذشته سیاه و خاکستری نیستند و اینطور به نظر میرسد که حتی خاص بودن و در راستای آن به اتمّ معنا منفی شدن، مد شده است. شاید اگر میبینیم یک رفتار ضد ارزش از دید ما، به راحتی بین تعداد زیادی ازاین قشر رواج پیدا میکند و به اصطلاح عام مد میشود؛ دلیلش همین است که در نگاه آنها اولا ارزشها تغییر کردهاند و ثانیا میشود گفت اساسا متفاوت بودن را حتی به قیمت زیر پا گذاشتن ارزش های جامعه؛ دوست دارند.»