ماجرای پاسکاری کودکان کار از معضلات نخنما شده شهری است. متولی اصلی رسیدگی به وضعیت این قشر کم برخوردار و محروم سازمان بهزیستی معرفی شده اما علیرغم ادعایهای بیشماربه نظر میرسد این متولی نصفه نیمه هم نمیتواند پاسخگوی رفع مشکلات ابتدایی این کودکان باشد.
گروه هیچ یک جامعه – در طول ماههای گذشته هر گاه صحبت از حق و حقوق بچههایی شده که در همین خیابان ها و چهارراهها صبحشان به شبشان دوخته شده متولیان همین سازمان در پشت تریبونها آماری عجیب را رسانهای کردهاند.آماری که میگوید بیش از ۸۰ درصد کودکان کار از اتباع کشورهای همسایه هستند و به این شکل آب پاکی را روی دستان کسانی ریختهاند که دغدغه مطالبهگری در این باره داشتهاند.حالا اما خبر نگران کننده دیگری سر تیتر اخبار مربوط به این قشر شده که پای پلیس را نیز به بحث کنترل و شناسایی کودکان کار باز کرده است.
با محدود شدن زبالهگردی در پایتخت تعداد زیادی از این کودکان ۶ تا ۱۴ ساله درگیر همکاری با خرده فروشان مواد مخدر شدهاند. حالا این ساقیهای قد و نیم قد به جای خم شدن در سطلهای زباله و دست چرخاندن در آنها چند گرم مواد در جیب و جورابشان جا ساز میکنند و باز هم سهمشان از این کار خطرناک همان درآمد بخور و نمیر است.
دست کودکان کار از پسماندها کوتاه شده است
طبق آخرین آمار رسمی منتشر شده از تعداد کودکان کار و خیابان تعداد این قشر به ۱۴ هزار و ۵۰۰ نفر میرسد. سال گذشته بود که متولیان سازمان بهزیستی اعلام کردند بیش از ۸۰ درصد از کودکان کار از اتباع کشورهای همسایه هستند.از مدرسه روزانه محروم شدهاند و اگر در حقشان لطفی شود آنها را در مدارس شبانه یا کلاس درسهایی که در خانهها برگزار میشود ثبتنام میکنند. بیشتر این بچهها مشاغل کاذبی مثل دستفروشی یا تمیز کردن شیشه خودروها در چهارراهها و خیابان دارند.
تعداد زیادی از آنها زبالهگرد هستند و در ازای جمع آوری ضایعات و پسماندهای قابل فروش به طور روز مزد از خردهفروشان دیگر دستمزد ناچیزی میگیرند. اما حالا با تغییر در شکل سطلهای زباله مکانیزه دیگر قد و قامت این بچهها به این جایگاههای زباله و پسماند نمیرسد. گزارش کلانتریهای مناطق کم برخوردار و محروم از جفت و جور شدن یک شغل تازه برای این کودکان پرده برداشته است.
کاری که برای خیلی از آنها گذشته از تبعات قانونی، خطر جانی نیز به همراه دارد. خردهفروشان مواد مخدری که قبلا شناسایی شدهاند حالا همین بچههای بیپناه از همه جا بیخبر را ساقی کردهاند و در ازای مبلغی ناچیز آنها را مامور به جابهجایی مواد مخدر میکنند. ۱۳ استان بیشترین میزان کودک کار را در خود جا داده که در ۷ مورد از آنها برای کودکانی که جا به جایی مواد انجام دادهاند پرونده تشکیل شده است.
اظهارات ضد و نقیض متولیان در باره درآمد کودک کار
متولیان سازمان بهزیستی از زندگی فقیرانه این دسته از کودکان و خانوادهشان در حاشیه شهرهای بزرگ میگویند. این در حالی است که چندی پیش مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران نظر دیگری درباره این ماجرا را رسانهای کرد: «کف درآمد کودکان کار در یک روز بین ۴۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان است.گروههایی که این کودکان را به کار میگیرند در ماه درآمد حدود ۱۰۰ میلیون تومان درآمد دارند.»
فارغ از این اظهار نظرها، مددکاران اجتماعی از سختتر شدن وضعیت معیشتی این کودکان میگویند: « متولی این کودکان سازمان بهزیستی است اما بیشتر از سوی مساجد، هیاتها، گروههای مردمی و گاهی شهرداریها برای این بچهها کار معنا داری انجام میشود. «محمد علی بیگلری » کارشناس آسیبهای اجتماعی در منطقه ۱۲ تهران درباره بکارگیری این کودکان توسط گروههای خلافکار هشدار میدهد: «بیشتر کودکان کار با اسکن عنبیه شناسایی میشوند. بر اساس همین پروندهها میتوانیم سرکشی منظمی به وضعیت معیشتی آنها و خانوادههایشان داشته باشیم اما واقعیت آن است که این کودکان هیچ گاه در اولویت رسیدگی نبوده و همچنان نیز نیستند. به تازگی و به دلیل فقر شدید برخی از این کودکان برای پول بیشتر فریب خردهفروشان مواد مخدر و گاهی تولید کنندگان آن را می خورند و درگیر چنین کار خطرناکی میشوند.»
آغازی برای سوء استفادههای بیشتر
این مددکار اجتماعی از افزایش تعرض به کودکان کار در این شرایط میگوید: «اعتیاد مادر آسیبها و تخلفهای دیگر هم هست. وقتی پای کودکی به این فضاها باز شود امکان سوء استفادههای دیگر نیز به مراتب بالاتر میرود. سوء استفادههای جنسی، مجبور کردن کودکان و آموزش آنها برای سرقت و دزدی از مواردی بوده که گزارش آن را داشتهایم.»
بیگلری میگوید ما تنها کشور دارای این آمار نیستیم اما با توجه و رسیدگی بیشتر میتوانیم میزان این آسیب اجتماعی را از شهرهای بزرگی مانند اصفهان، تهران، هزمزگان، خراسان رضوی، فارس، کردستان، یزد و مازندران کاهش دهیم: « در دنیا بیش از ۹۰ میلیون کودک کار وجود دارد که طبق اعلام سازمان یونیسف تعداد زیادی از آنها به شیوه بردهداری مدرن اداره میشوند. خوشبختانه در کشورمان مافیای کودک کار وجود ندارد. یعنی همه کسانی که کودکان را به سر چهارارهها میآوردند لزوما کارفرمای این بچه ها نیستند. خیلی از آنها همراه خانوادههایشان کار میکنند اما وضعیت نامناسبشان میتواند آنها را به سمت کارهای خلاف قانون و خطرناک سوق دهد. برای تعداد زیادی از این کودکان پرونده تشکیل شده است. نظارت بر امر تحصیل این کودکان ضروری است. همین یک موضوع تا حدود زیادی میتواند از تبهکار شدن این کودکان در آینده پیشگیری کند. توزیع بستههای حمایتی فرهنگی و معیشتی راهکار دیگری است. همه این موارد با در اولویت قرار گرفتن این قشر اجرایی میشود اما این دسته از کودکان فعلا از گردونه توجه متولیان به دور مانده اند.»