مادر و نقش مادرانه در اشعار پروین اعتصامی دارای مقامی والا و در خور تکریم است، بیان احساسات و عواطف همواره جایگاهی ویژه در شعر زن داشته است. از جملۀ اصلی ترین این عواطف میتوان از عاطفۀ مادرانه نام برد.
مادر و نقش مادرانه در اشعار پروین اعتصامی دارای مقامی والا و در خور تکریم است. پروین اهمیتی خاص برای نقش کلیدی و حیاتی زن در خانواده و جامعه قائل است و از این روست که وی در قالب اشعارش به سیمای زن و مادر به عنوان «رکن خانه هستی»، «زاینده و پروراننده مردان بزرگ»، «پدیدآورنده محبت»، «طبیب و پرستار»، «نخستین مربی و آموزگار»، «گهواره جنبان حکیمان و دانا مردان» و «نگهبان خانه و خانواده و تیمارداری و حامی» می نگرد.
هر چند پروین اعتصامی در زندگی کوتاهش مجال مادر شدن را به صورت بیولوژیکی نمی یابد، اما در مقام یک شاعر به خوبی به وظایف مادرانه واقف است
بررسی بسیاری از اشعار پروین همچون «آرزوی مادر»، «حدیث مهر»، «رنج و محنت»، «طفل یتیم»، «لطف حق» و «مادر دوراندیش» و… این حقیقت را بر خواننده آشکار می کند که روح زنانه و مادرانه در اینگونه اشعار موج می زند و قطعاً سرایندۀ چنین اشعاری یک زن است و کسی نیست جز پروین اعتصامی.
هر چند پروین اعتصامی در زندگی کوتاهش مجال مادر شدن را به صورت بیولوژیکی نمی یابد، اما در مقام یک شاعر به خوبی به وظایف مادرانه واقف است و در اشعار متعدد آن را آموزش می دهد. پروین هیچ گاه مادر نشد، اما از مادر گفتن را خوب می دانست.
ملک الشعرای بهار در مقدمۀ خود بر دیوان پروین چنین بیان می کند:
«خانم پروین در مثنویات خود مهر مادری و لطافت روح خویش را از زبان طیور، از زبان مادران فقیر، از زبان بیچارگان بیان می کند. گاه مادری دلسوز و غمگسار است ولی بیشتر خود است که به صد هزار جلوه بیرون آمده و سزاوار است با صدهزار دیده آن را تماشا کنند.»
فاطمه کوپا می گوید: «یکی از برجسته ترین نمودها و جلوه های عشق پروین به تمامی مظاهر حیات، عاطفه و عشق اصیل و مادرانه او به همه چیز و همه کس است، تا آنجا که حتی مواجهۀ او با واژه ها و کلمات برخوردی عاطفی و مادرانه است. آنگونه احساس می شود که هر کلمه را پس از چندین بار نوازش مادرانه در بستر حریروار شعر خویش به لالایی سپرده است.»
نخستین ویژگی مادر، مهرورزی و عشق بی قید و شرط او به فرزند است
اعتصامی شاعر بر این باور است که نخستین ویژگی مادر، مهرورزی و عشق بی قید و شرط او به فرزند است. او در شعر «حدیث مهر» در قالب تمثیل اخلاقی گفتگوی گنجشک و کبوتر، به زیبایی تمام، لذت مادر شدن را از زبان کبوتری برای گنجشکی بیان می کند به گونهای که گویی خود، بارها مادری را تجربه کرده است.
شاعر معتقد است که درک حدیث مهر، تنها از عهده کسی برمی آید که مادر بودن را تجربه کند
شعر «حدیث مهر» با مطلع: گنجشک خرد گفت سحر با کبوتری/ کاخر تو هم برون کن از این آشیان سری از زبان یک مادر است؛ مادری که همۀ امید و آرزویش سعادت فرزندانش است و از اشعار اخلاقی و اجتماعی پروین به حساب می آید. شاعر معتقد است که درک حدیث مهر، تنها از عهده کسی برمی آید که مادر بودن را تجربه کند. وقتی شاعر لب به سخن می گشاید، سخنش همه پند و نصیحت مادرانه است؛ «روزی تو هم شوی چو من ای دوست مادری» و آن روز است که جهان راه رسم مهربانی به تو می آموزد. وقتی که فرزندان دور و بر مادر را می گیرند او غیر از مادری کار دیگری ندارد:
گرد تو چون که پُر شود از کودکان خرد/ جز کار مادران نکنی کار دیگری
و این را برای خود نهایت خوشبختی می داند «خوشبخت طائری که نگهبان مرغکی است» و جالب این است که زحمت مادر بودن را شیرین ترین وظیفه می داند:
شیرین نشد چو زحمت مادر وظیفه ای/ فرخنده تر ندیدم از این هیچ دفتری
این شعرِ سرشار از احساس و عاطفه، بدون شکّ یکی از شاهکارهای پروین در بیان عطوفت پاک مادرانه است که فقط می تواند از ذهن یک مادر یا یک زن تراوش کند و بس.
نقش زنان در اصلاح جامعه نقشی اساسی است
توجه به احساسات و عواطف مادری در دیوان پروین جلوه خاصی دارد و در بسیاری از شعرها مفهوم زن را در طرحواره استعاری «پرنده» نگاشت می کند. پرندگانی که در حکم نگهبان و پرستاری دلسوز برای فرزندان هستند و بزرگترین وظیفه آنها پاسداری از آشیان و فرزندان است. پروین بر این باور است که نقش زنان و مادران در تربیت و اصلاح جامعه نقشی اساسی است که اگر نادیده گرفته شود، بخش عظیمی از جامعه به تباهی کشیده می شود.
در شرح این شعر آمده است: «بهترین عشق ها و بالاترین آنها در این قطعه طرح شده است؛ یعنی عشق مادر، مقدس ترین عشق. پروین اگرچه مادر نیست اما زن است، زنی که قلبش برای داشتن فرزندی می تپد و مهر مادری با وجود او در هم آمیخته و سرشته شده است. وقتی پروین سخن از عشق می گوید حقیقتی است که در دل او جای داد و او از حقیقت سخن می گوید.»
ویژگی مادرانه دیگر اعتصامی ایمان راسخ او به خداوند است که در شعر «لطف حق» آنجا که با مادر موسی همذات پنداری می نماید، تجلی می یابد:
پروین اگرچه مادر نیست اما زن است، زنی که قلبش برای داشتن فرزندی می تپد و مهر مادری با وجود او در هم آمیخته و سرشته شده است
مادر موسی چو موسی را به نیل/ درفکند از گفته رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه/ گفت کای فرزند خرد بی گناه
گر فراموشت کند لطف خدای/ چون رهی زین کشتی بی ناخدای
و آنگاه که می ترسد مهر مادرانه خللی در ایمانش وارد کرده و او را اسیر شک و تردید سازد، می گوید:
وحی آمد کاین چه فکر باطل است/ رهرو ما اینک اندر منزل است
در تو تنها عشق و مهر مادری است/ شیوه ما عدل و بنده پروری است
نکته جالب در این شعر که شباهت زیادی به اشعار عرفانی رومی دارد، پیش کشیدن اتصال الهی مادر موسی به منبع وحی و الهام است که از نظر شاعر پیش از اتصال موسی به سرچشمه وحی صورت می گیرد. این دیدگاه اعتصامی شباهت قریبی به اندیشه کرول پی کرایست دارد که معتقد است زنان به دلیل تعلقات کمتر مادی، قابلیت رشد معنوی و عرفانی بیشتری نسبت به مردان دارند.
پروین در بسیاری از اشعارش، نقش مادرانه را به تصویر می کشد و مهر مادری را بیان می کند:
چون مهر گر که نمی تافت زن به کوه وجود / نداشت گوهری عشق گوهر اندر کان
توجه به کودکان یتیم در شعر پروین نمایانگر است
شاعر مفهوم زن را بر قلمرو مبدا «مهر» تصویرگری کرده است و به این شکل، وجه تابندگی و گرمای وجود زن را برجسته می کند و با توجه به اینکه استعاره مفهومی «خورشید»، استعاره ای است که مفهوم مرکزیت، نوربخشی، هدایتگری، عشق ورزی را در خود دارد، شاعر با قرینه سازی آن با مفهوم «زن»، در واقع همین ویژگی ها را از آن زن و مادر می داند.
اعتصامی عزت فرزندان را ناشی از مادر می داند و حزن یتیمی را در چهره کودکی مشاهده می کند که از نعمت داشتن مادر بی بهره است
پروین به تبع زن بودن خویش در ورای هرچیز، نکتهای میبیند و آن را به نیکویی بازگو میکند. به عنوان مثال وقتی قطعه «تیره بخت» را در دیوان او میخوانیم به حس تلخ عدم حضور مادر و بیمهری نامادرانه پی می بریم:
دختری خرد شکایت سر کرد / که مرا حادثه بی مادر کرد
دیگری آمد و در خانه نشست / صحبت از رسم و ره دیگر کرد
مادرم مرد و مرا در یم دهر/ چو یکی کشتی بیلنگر کرد
توجه به کودکان به خصوص کودکان یتیم در شعر پروین نمایانگر است. اعتصامی عزت فرزندان را ناشی از مادر می داند و حزن یتیمی را در چهره کودکی مشاهده می کند که از نعمت داشتن مادر بی بهره است. او در قطعه ای از شعر «طفل یتیم» می گوید:
کودکی کوزه ای شکست و گریست/ که مرا پای خانه رفتن نیست
روی مادر ندیده ام هرگز / چشم طفل یتیم، روشن نیست
دامن مادران خوش است، چه شد / که سر من به هیچ دامن نیست
با اینکه پروین در زندگیش مادر شدن را تجربه نکرده است، اما زنان شعر او اغلب در نقش مادر به صحنه می آیند. مادران شعر پروین اعم از واقعی یا نمادین، زنانی کدبانو، مهربان، دلسوز، آگاه، فداکار و اغلب چون مادر موسی نگرانند. تقریبا تمام مادران شعر پروین، خوی نصیحت گری دارند و آن را وظیفه خود می دانند. از زبان کبوتر مادری به جوجه اش می خوانیم:
من اینجا چون نگهبانم تو چون گنج / تو را آسودگی باید مرا رنج
نگردد شاخک بی بن برومند / ز تو سعی و عمل باید ز من پند
بسیاری از این اشعار، زنانه و بسیاری دیگر مادرانه و سرشار از احساسات و عواطف پاک مادر است.
عشق در شعر پروین شامل عشق مادر و فرزندی و عشق به اخلاقیات و کمال است. او غالبا زنان را مادر و دختران را بالقوه مادر می بیند. به نظر می رسد پروین عمیقا رویا و آرزوی مادر شدن داشته اما چون خود این حس را تجربه نکرده، در شعر خود به این رویا جامه واقعیت پوشانده است. اعتصامی با وجود صلابت شعری بی نظیر دیدگاهی عمدتاً انسان دوستانه دارد. او سعی در اصلاح آنچه نمی پسندد از طریق پند و اندرز داشته و اهمیت مادر را در همین چهارچوب برجسته می سازد. با مطالعۀ دقیق و بررسی دیوان شعری پروین می توان پی برد که روح زنانه در شعر او بویژه در مثنوی هایش موج می زند و پروین در حقیقت این توانمندی را از خود نشان داده است که بتواند روح زنانه خودش را در شعرش منعکس کند.
علی اکبر ترابی در کتاب «جامعه شناسی ادبیات» در این باره نوشته است: «کمتر شاعری در ادب فارسی، در زمینۀ تهذیب اخلاق و تلطیف عواطف انسان ها به اندازۀ پروین صمیمانه و مادرانه کوشیده است. زن در دیوان پروین، دیگر آن زن مورد نظر شاعران کلاسیک هم نیست بلکه این زن رکن خانۀ هستی، پدیدآورندۀ محبت، زاینده و پرورندۀ بزرگ مردان، گاهوا رۀ جنبان حکیمان و دانامردان، نخستین مربی و آموزگار طبیب و پرستار و نگاهبان خانواده و به روزگار سختی تیمارخوار و پشتیبان مرد است.»