یازده سال پس از آغاز جنگ تحمیلی و سه سال پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ با تلاش مسئولان نظام جمهوری اسلامی، حقانیت ایران در دفاع از تمامیت ارضی خود به اثبات رسید و «خاویر پرز دکوئیار» دبیرکل وقت سازمان ملل متحد ۱۸ آذر سال ۱۳۷۰ در یک گزارش رسمی به شورای امنیت، اعلامکرد که عراق مسئول و آغازگر جنگ علیه ایران بوده است.
خاویر پرز دکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل سال ۱۳۷۰ در اقدامی شجاعانه، رژیم بعثی را به عنوان متجاوز در جنگ ایران و عراق به شورای امنیت معرفی کرد این گزارش در عرصه جهانی یک پیروزی سیاسی برای ایران به شمار می آمد. دکوئیار به طور صریح حمله رژیم بعث به ایران را نقض حقوق بین الملل و اصول اخلاقی دانست و توضیحات این رژیم را برای جامعه بین المللی قابل قبول و کافی ندانست. وی به دلیل تلاش های پیگیرش در ایجاد آتش بس، برنده جایزه تفاهم بین المللی ۱۹۸۷ میلادی شد.
آن زمان در تبلیغات دولت بعثی عراق و کشورهای مخالف ایران سعی میشد که نشان دهند شعارهای انقلاب اسلامی که خواهان الگوگیری ملت های تحت ستم از شیوه مردم ایران در مبارزه با استبداد برای رهایی و آزادی خود از حاکمیت دیکتاتورها بوده است، علت شروع جنگ بیان شود. به هر حال این وضعیت ادامه یافت تا آنکه امام خمینی (ره) با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل در ۲۷ تیر ماه سال ۱۳۶۷ راه را برای خاتمه جنگ باز کرد از آن زمان به بعد ایران پیگیر اجرای بندهای این قطعنامه از جمله بند مربوط به مشخص شدن کشور آغاز کننده جنگ بود.
دلایل معرفی صدام به عنوان آغازگر جنگ
دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل متحد ۱۸ آذر سال ۱۳۷۰ در یک گزارش رسمی به شورای امنیت، صدام را آغازگر جنگ هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد، تحلیلگران جهانی این گزارش را سندی روشن از حقانیت جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع در برابر تجاوز نظامی رژیم بعث عراق دانستند.
سازمان ملل با انتشار بیانیهای به صورت رسمی صدام را آغازگر جنگ هشت ساله علیه جمهوری اسلامی ایران معرفی کرد. در گزارش خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل به شورای امنیت تصریح شده است؛ مسئول آغاز جنگ عراق علیه ایران، رژیم بغداد است که در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرده است.
گزارش دبیر کل سازمان ملل
از آنجایی که بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ دبیرکل سازمان ملل را موظف کرده تا طی گزارشی به شورای امنیت مسئول جنگ عراق و ایران را معرفی کند. خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل به شورای امنیت در ۲۳ مرداد ۷۰ از دو کشور ایران و عراق خواست طی گزارشهای جامعی نظرات خود را درباره شروع جنگ تسلیم وی کنند. ایران در ۲۴ شهریور ماه گزارش کاملی که تجاوز عراق را به ایران اثبات میکرد تسلیم دکوئیار کرد. عراق نیز در ۷ شهریور ماه پاسخ کامل خود را برای دبیر کل فرستاد.
دکوئیار با بررسی ابعاد دلایل ایران و عراق در گزارش آذرماه ۱۳۷۰، پاسخ عراق را غیر محتوایی توصیف کرد و دلایل این کشور برای شروع جنگ را غیرقابل قبول دانسته و افزوده است: این واقعیت روشن است که توضیحات عراق برای جامعه بینالمللی قابل و کافی نیست.
بنابر گزارش دبیرکل سازمان ملل؛ «حمله روز ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ علیه ایران بر اساس منشور ملل متحد و هرگونه قواعد و اصول شناخته شده بینالمللی و با اصول اخلاق بینالمللی نمیتوان آن را موجه دانست و [صدام] متضمن مسئولیت آغاز جنگ است.»
در گزارش دبیر کل سازمان ملل به موارد متعدد نقض قوانین و مقررات بینالمللی در جنگ اشاره شده و به صراحت اعلام شده است، عراق در یک مورد یک منطقه بیدفاع شهری ایران را هدف حمله شیمیایی خود قرار داده است. اشاره دکوئیار به بمباران شیمیایی مناطق مسکونی شهر سردشت توسط رژیم بعث عراق بود.
دکوئیار در گزارش خود با اشاره به عدم پایبندی به موقع در اجرای مفاد قطعنامه ۵۲۸ متذکر شده اگر توصیه شورای امنیت در پاراگراف ۸ قطعنامه ۵۹۸ به موقع اجرا شده بود میتوانست منطقه را از فاجعه بعدی که رخ داد (تجاوز عراق به کویت) برهاند.
مهمترین نکات گزارش دبیرکل شورای امنیت
در گزارش دبیرکل به شورای امنیت نکات مهم زیر به چشم میخورد:
۱- شروع جنگ با ایران نقض حقوق بینالمللی بوده است.
۲- عراق به تمامیت ارضی یک کشور عضو سازمان ملل احترام نگذاشته است.
۳- توضیحات عرق برای جامعه بینالمللی پذیرفتنی و کافی نیست.
۴- عراق از زور استفاده غیرقانونی کرده است.
۵- حمله ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ عراق به ایران براساس منشور سازمان ملل متحده اصول و قوانین شناخته بینالمللی توجیه شدنی نیست و این کشور مسئول است.
تحلیل مفسران غربی از گزارش
انتشار گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد به شورای امنیت پیرامون مسئولیت عراق در آغاز جنگ علیه ایران، توجه رسانههای جهانی را به خود جلب کرد. مفسران غربی به استناد به اظهارات منابع دیپلماتیک در سازمان ملل متحدد نتیجهگیری کردند؛ گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد، سندی روشن از حقانیت جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع در برابر تجاوز نظامی رژیم بعث عراق است.
روزنامه ایندیپندنت چاپ لندن در گزارش خود با اشاره به مقصر دانستن رژیم بعث عراق در گزارش دبیرکل سازمان ملل مینویسد: دبیرکل سازمان ملل متحد ضمن مقصر شناختن عراق در آغاز جنگ خونین علیه ایران، صدام را به خاطر حمله ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ به خاک ایران مجرم معرفی کرده است که این اقدام عراق براساس منشور سازمان ملل متحد و هر اصل دیگری در قانون بینالمللی قابل توجیه نیست.
مفسر ایندیپندنت ادامه میدهد، سازمان ملل متحد اینک به صراحت ابراز عقیده میکند که دفاع هشت ساله ایران در برابر تجاوز عراق نه تنها بیهوده نبوده، بلکه اقدامی در جهت ایستادگی در مقابل تجاوز و دفع آن بوده است. این روزنامه تأکید میکند، گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد ضربهای هولناک به پیکر رژیم صدام در بغداد است.
تایمز لندن نیز در گزارشی مینویسد: یک دهه بعد از آغاز جنگ عراق علیه ایران، سازمان ملل متحد اینک فصل تازهای را در عملکرد جامعه بینالمللی در قبال جنگ عراق با ایران میگشاید.
مفسر تایمز لندن با اشاره به سکوت دهساله سازمان ملل در قبال جنایت رژیم بعث عراق در حمله به خاک ایرانی ادامه میدهد: ۱۰سال سازمان ملل متحد از تجاوز عراق به ایران چشمپوشی کرد و این نبود مگر اعمال نفوذ برخی از قدرتهای بزرگ که قصد خدشهدار کردن انقلاب اسلامی ایران را داشته است.
مفسر تایمز لندن میافزاید: اما امروز که سازمان ملل متحد تجربه تلخ این چشمپوشی را عامل تشویق عراق در ارتکاب تجاوزی دیگر به کشوری دیگر در منطقه خلیج فارس میبیند از اقدام ۱۰ سال پیش خود ابزار ندامت میکند.
روی برگرداندن قدرتهای حامی صدام از عراق
زمان گذشت تا آن که صدام حسین در ۱۱ مرداد سال ۱۳۶۹ به کشورهای کویت و عربستان حمله کرد و سرزمین کویت را به طور کامل اشغال و آن را استان نوزدهم عراق خواند. از این زمان بود که ورق برگشت و قدرت های حامی صدام از عراق روی برگرداندند و جمهوری اسلامی توانست مسائل مربوط به جنگ از جمله موضوع تعیین متجاوز را دنبال کند. دو سال پس از حمله عراق به کویت، دبیرکل سازمان ملل متحد به منظور اجرای بندهای ۶ و ۷ قطعنامه ۵۹۸، در دروز ۲۳ مرداد ماه ۱۳۷۰ برابربا ۱۴ اوت ۱۹۹۱ نامهای به کشورهای ایران و عراق نوشت و از آنها خواست که ادله خود را برای معرفی کشور آغاز کننده جنگ اعلام کند. این درخواست با تمسخر دولت عراق مواجه شد و یک پاسخ شکلی و غیرمحتوایی در ۴ شهریور ۱۳۷۰ برابر با ۲۶ اوت ۱۹۹۱ به همراه مدارک خود به دبیرکل سازمان ملل ارائه داد. اما جمهوری اسلامی ایران مدارک مستند و مستدلی در حد یک کتاب را در ۲۴ شهریور سال ۱۳۷۰ برابر با ۱۵ سپتامبر ۱۹۹۱ به دبیر کل سازمان ملل ارائه کرد.
مستندات ایران تکیه بر ماده ۵۱ منشور ملل متحد مبنی بر دفاع مشروع داشت. دبیرکل سازمان ملل متحد پس از مشاوره با گروهی از کارشناسان خبره که خود آنها را انتخاب کرده بود و نیز مطالعه سندهای ایران و عراق، این سندها را در اختیار یک گروه بی طرف قرار داد پس از اظهار نظر گروه کارشناسان مستقل، در نهایت ۱۸ آذر سال ۱۳۷۰ برابر با ۹ دسامبر ۱۹۹۱ دبیرکل سازمان ملل نظر خود را مبنی بر این که عراق، آغازگر جنگ بوده است، طی یک گزارش رسمی در ۹ بند به شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد دربند ۶ این گزارش آمده است: «رویداد برجستهای که تحت عنوان موارد نقض حقوق و مقررات بین المللی در بند ۵ این گزارش بدان اشاره کردم، همانا حمله ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ علیه ایران است که براساس منشور سازمان ملل متحد، اصول ۲ قوانین شناخته شده بین المللی یا اصول اخلاقی بین المللی قابل توجیه نیست و موجب مسئولیت مخاصمه است».
وی در بند ۷ گزارش آورده است: «حتی اگر قبل از شروع مخاصمه، برخی تعرضات از جانب ایران به خاک عراق صورت گرفته باشد، چنین تعارضاتی نمیتواند توجیه کننده تجاوز عراق به ایران که اشغال مستمر خاک ایران را در طول مخاصمه در پی داشت باشد. تجاوزی که ناقض ممنوعیت کاربرد زور است که یکی از اصول آمره حقوق بین الملل است”. البته دبیرکل سازمان ملل در پایان گزارش خود در بند ۹ به این نکته هم که خواست عراق بود، اشاره کرده است که:” از دید من به نظر نمیرسد تعقیب بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ هدف مفیدی را برای صلح در بر داشته باشد».
به هر حال شورای امنیت سازمان ملل میبایستی گزارش دبیرکل را تصویب و به صورت رسمی عراق را به عنوان متجاوز اعلام میکرد که چنین اقدامی صورت نگرفت. در مجموع میتوان گفت که اظهار نظر و گزارش دبیرکل سازمان ملل به صورت رسمی تجاوز نظامی عراق به ایران را در اسناد رسمی و در افکار عمومی ثبت کرد، ولی باعث نشد که ایران بتواند خسارات خود را از عراق مطالبه و دریافت کند.
اگر به رفتاری که شورای امنیت سازمان ملل با تجاوز عراق به کویت با حمله ارتش عراق به سرزمین ایران انجام داد، توجه کنیم در مییابیم که از همان روز اول اشغال کویت، شورای امنیت سازمان ملل؛ عراق را متجاوز اعلام و لشکرکشی این کشور عراق به کویت را محکوم کرد و خسارات مستقیم و غیرمستقیم کویت از این تجاوز را برآورد کرد و تا دلار آخر آن را از عراق دریافت کرد. اما چون قدرت های بزرگ سر ناسازگاری با ایران را داشتتند و ایران هم روابط بین المللی درستی ندارد، هنوز هم نتوانسته است خسارات جنگ را از عراق دریافت کند و حتی با تحریک دولت های خارجی ساختمان های دیپلماتیکش در عراق از جمله در کربلا و نجف هم امنیت ندارند.
پیروزی نیروهای ایرانی، سرنوشت نظامی و سیاسی صدام را در هاله ای از ابهام قرار داد
میثم رحمانیان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی در بررسی این موضوع از زوایای مختلف چنین نقل می گند: جنگ ایران و عراق از فاجعه آمیزترین حادثه ها تاریخ سده حاضر به شمار می رفت که پیامدهای آن محدود به ۲ کشور ایران و عراق نبود بلکه در مناسبات منطقه ای و بین المللی نیز اثراتی گسترده و عمیق برجای گذاشت. این نبرد با حمله هوایی رژیم بعث به فرودگاه های ایران و تهاجم گسترده نیروی زمینی این رژیم آغاز شد و استفاده از سلاح های شیمیایی علیه رزمندگان و در مقاطعی مردم بی دفاع، اوج آن بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، کشورهای دیکتاتور منطقه از جمله رژیم بعث به منظور پیشگیری از صدور این تفکر و انقلاب به کشورش به یک جنگ دفاعی و پیشگیرانه پرداخت. صدام در آغاز جنگ با بهره گیری از شرایط اولیه پیروزی انقلاب و نوپا بودن نظام سیاسی و با استفاده از اصل غافلگیری، با هدف سرنگونی رژیم انقلابی ایران مناطق گسترده ای از کشور را اشغال کرد اما با مشاهده مقاومت جانانه نیروهای ایرانی و تشکل های مردمی به محدود کردن اهداف و ابزار ارتش پرداخت تا جنگ را محدود نگه دارد. پیروزی ها و پیشروی های نیروهای ایرانی، سرنوشت نظامی و سیاسی صدام را در هاله ای از ابهام قرار داد و از این مرحله به بعد بود که با تصمیم جامعه جهانی، مبنی بر جلوگیری از شکست عراق و سقوط رژیم بعثی، کمک ها و ارسال تسلیحات از نقاط مختلف جهان به منظور تجهیز لشگر صدام فزونی گرفت و این موضوع سبب شد تا ایران از لحاظ تامین ابزار نظامی در شرایط دشواری قرار بگیرد. در واقع جلوگیری از گسترش انقلاب اسلامی در منطقه و صادرات نفت ایران به دیگر کشورها از مهمترین عوامل کشورهای غربی در حمایت از رژیم بعث در مدت زمان جنگ تحمیلی بود.
عملکرد سازمان ملل متحد در جنگ میان ایران و عراق
سازمان ملل متحد به عنوان سازمان مرجع برای همه اعضای ملل متحد تصمیماتی را اتخاذ می کند که اعضا موظف به انجام آن هستند. اما ما همواره در طول جنگ تحمیلی شاهد آن بودیم که سازمان ملل بسیار نابرابرانه و منفعل عمل می کرد و تنها زمینه های پذیرش قطعنامه و آتش بس را پس از هشت سال جنگ فراهم آورد. سازمان ملل در خصوص جنگ میان عراق و کویت به صراحت اعلام کرد که عراق متجاوز است. از این رو ضروری به نظر می رسید که درباره ایران نیز چنین روشی را دنبال کند چراکه شایسته و عادلانه نبود که در برابر یک متجاوز، ۲ عملکرد متفاوت بروز دهد.
مهم ترین اقدام مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال های ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۱ انجام شد، یعنی موضوع عواقب طولانی جنگ مسلحانه میان این ۲ کشور در دستور کار اجلاس عمومی قرار گرفت. در این قطعنامه تصویب شد که هر دولتی باید از به کارگیری زور به منظور اشغال و تصرف سرزمین دیگر کشورها، اقدام به تجاوز و دخالت در امور داخلی دیگر کشورها خودداری کند و همه دولت ها باید تمامیت ارضی و حاکمیت خود را محترم بشمرند و به حل مسالمت آمیز اختلاف اقدام کنند.
سازمان ملل متحد بعد از سه سال از تصویب قطعنامه ۵۹۸ در صدد تصویب آن برآمد، تصمیم گیری در خصوص این موضوع از چه مساله ای نشأت می گرفت؟
تعیین خسارات وارده به کویت در جریان بحران خلیج فارس مهمترین عامل بود زیرا شورای امنیت نمی توانست برخورد متفاوتی در مقابل هر ۲ کشور داشته باشد. از این رو دبیرکل سازمان ملل در آن برهه از زمان هیأتی را به تهران برای تعیین میزان خسارات وارده اعزام کرد. کسب اطلاعات درباره ماهیت و ابعاد خسارات وارده در جریان جنگ، هدف این سفر بود. بند ۷ قطعنامه ۵۹۸ تاکید داشت که شورای امنیت بزرگی خسارات وارده در جریان مناقشه و نیاز به تلاش های بازسازی با همیاری مناسب بین المللی را بررسی کند. نتایج بررسی ها به صورت گزارش های متفاوت تحویل دبیر کل سازمان ملل شد.
به طور کلی از عمده ترین نقش های دبیرکل در جریان پایان دادن به جنگ تحمیلی، می توان به تلاش در جلب نظر شورای امنیت به مسأله جنگ عراق با ایران، مشورت و دیدارهای مختلف با مقامات ایرانی و عراقی و اعضای شورای امنیت، اعزام هیأت های مختلف به هر ۲ کشور و ارسال گزارش های آن به شورای امنیت و ارایه طرح اجرایی برای قطعنامه ۵۹۷ اشاره کرد. در اجرایی قطعنامه بررسی ها خسارات و آسیب های ناشی از جنگ تحمیلی، هنوز اراده سیاسی جهت اجرا شدن مفاد این قطعنامه وجود ندارد، بعد از اینکه دبیر کل وقت سازمان ملل کمیسیون حقیقت یاب را مشخص و عراق را آغازگر جنگ معرفی کرد اما گزارش وی در بایگانی سازمان ملل به فراموشی سپرده شد.
اجرای بند ۶ قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد به نفع تهران رقم خورد. اعلام اینکه در جنگ تحمیلی، عراق آغازگر جنگ بوده است، یک پیروزی سیاسی برای کشور بود. در طول سالهای جنگ تحمیلی با اینکه همه کشورهای جهان به این موضوع به خوبی واقف بودند که جنگ را عراق آغاز کرده اما مهر سکوت بر لبان خود زدند و در طول آن سال ها ایران را با تمام مشکلات خود تنها گذاشتند.
پیامدهای تصمیم سازمان ملل
جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی با تکیه بر بسیج و مشارکت مردم و با کمترین تجهیزات و امکانات نه تنها توانست در مقابل رژیم بعثی ایستادگی کند، بلکه در برابر قدرت بین المللی که پشتیبان صدام بودند، نیز مقاومت کرد، از مواضع خود کوتاه نیامد و اقتدار و شکوه درخت نوپای انقلاب را به رخ جهانیان کشاند. سرانجام با متجاوز خواندن عراق به عنوان متجاوز گر و آغاز کننده جنگ تحمیلی توسط سازمان ملل متحد، ایران مشروعیت منطقه ای و بین المللی خود را در جامعه جهانی به دست آورد. کشورهای غربی و حمایت کننده از عراق نسبت به مناسبات خود با این کشور ملاحظات بیشتری را اتخاذ کردند و برای کنش های سیاسی با ایران وارد عمل شدند.