بازیگر نقش «لطفعلی» در سریال «مستوران۲» با تاکید بر این که عشق در بستر اجتماعی ما رو به انحطاط رفته است گفت: وظیفه هنر است که روح لطیف زندگی اجتماعی را به جمعیت کشورش منتقل کند. جامعه تشنه یک گفتگوی عاشقانه نرم و نازک و شاعرانه است.
تعدادی از عوامل سریال «مستوران۲» شامل محیا دهقانی، کاوه خداشناس، قاسم زارع (بازیگران) و سید علی هاشمی (کارگردان)، با حضور در مجموعه پایگاه خبری هیچ یک_ در نشستی خبری شرکت کردند و به سوالاتی پیرامون سریال «مستوران» پاسخ دادند.
«مستوران» می تواند تا فصل صد ادامه پیدا کند. چون ما با دریای وسیعی از واژه، حکایت و ادبیات طرفیم
کاوه خداشناس در این نشست خبری در گفتوگو با خبرنگار تلویزیون ایرنا، سریال مستوران را به قند تشبیه کرد و اظهار داشت: این سریال یک داستان بسیار زیبا برگرفته از ذره ذره خاک باستانی این سرزمین است. در طی قرون گذشته ما بزرگترین صادر کننده واژه و ادبیات و شعر به جهان بودیم. در خیلی از سرزمین های دنیا چنین گنجی دیده نمی شود.
این بازیگر با بیان این که مستوران۲ سراغ گنجی بزرگ رفته است، ادامه داد: وقتی کارگردان پنج قسمت اول را برایم فرستاد، من خواندم و به کارگردان گفتم عجب جای قشنگی را نشانه گرفتهاید. مدت ها بود کسی سراغ چنین مضامینی نرفته بود. در دلم اثر را تحسین کردم. قلبا این نگرش را دوست دارم. مطمئن بودم حتما یک نگاه جدی فرهنگی پشتش است.
خداشناس درباره سکانسهای اسب سواری سریال «مستوران۲» توضیح داد: تجربه سوارکاری را از قبل داشتم. اولین بار سالها پیش ۴۰ جلسه آموزش سوارکاری را گذراندم. پشت صحنه سریال مستوران۲ میتوانست حادثه داشته باشد. ولی این اتفاق نیفتاد و به این خاطر از کارگردان ممنونم. چون جایی که حادثه خیز بود از بدلکار استفاده می کرد. علی هاشمی چون خودش دستیار بوده، همه چیز را شسته و رفته جلو میبرد.
عشق در بستر اجتماعی ما رو به انحطاط رفته است. وظیفه هنر است که روح لطیف زندگی اجتماعی را به جمعیت کشورش منتقل کند
وی افزود: علی هاشمی در حوزه برنامه ریزی دانش خوبی دارد. اگر جایی آتش می گرفت یک سکانس دیگر را جایگزین می کرد. او سالها برنامه ریز بوده و می داند دقیقهها در پشت صحنه چقدر مهم است.
این بازیگر درباره برداشت خودش از شخصیت «لطفعلی» گفت: خود فیلمنامه یک نقشه راه کلی به من میداد. من پیدا می کردم که مسائل این شخصیت چیست. در فصل اول گفته شد که پدر لطفعلی شاعر است و هزاران بیت شعر بلد است و مادرش حافظ قرآن است. در خانوادهشان انس و الفت و صمیمیت جریان دارد. میوه چنین زندگی میتواند لطف علی باشد. آدمی که برای عشق یک مفهوم جدی طراحی کرده است. او حتی در مساله سوده به خودش دروغ نمی گوید.
لطفعلی شفادهنده یک جامعه است
رنگ و لعاب قصه و لباس های مستوران ریشه در حافظه عاطفی ما داردوی ادامه داد: لطفعلی و ماه منیر انگار که میراثی را دارند با خودشان یدک می کشند. عشق در بستر اجتماعی ما رو به انحطاط رفته است. وظیفه هنر است که روح لطیف زندگی اجتماعی را به جمعیت کشورش منتقل کند. جامعه تشنه یک حال خوش است. تشنه یک گفتگوی عاشقانه نرم و نازک و شاعرانه است. جامعه به واژه های صیقل خورده نیازمند است. رنگ و لعاب قصه و لباس های مستوران ریشه در حافظه عاطفی ما دارد.
خداشناس افزود: ما همه از بچگی با این ها بزرگ شدیم. به نظر من لطفعلی فقط شفادهنده ماه منیر نیست. شفادهنده یک جامعه است. دومین جمله ای که به ماه منیر میگوید این است که می خواهم مردم را خوشبخت کنم. زیباترین وجه شخصیتی او دادخواهی است. از دغدغه های شخصی خارج می شود و دغدغه های اجتماعی دارد.
خداشناس در پاسخ به این سوال که آیا «مستوران۳» هم ساخته میشود گفت: وقتی این سیاست وجود داشته که فصل یک و دوی مستوران ساخته شود قاعدتا این سیاست ادامه پیدا می کند. به نظر من مستوران می تواند تا فصل صد ادامه پیدا کند. چون ما با دریای وسیعی از واژه، حکایت و ادبیات طرفیم.