او انتقادات را تا حدودی پذیرفت اما تأکید کرد برخی از انتقادات نه از منظر دلسوزی بلکه از بخل و حسد با او سرچشمه میگیرد. ورای نگاه تلخاندیشانه امیر، آنچه تیم ملی برابر هنگکنگ ارائه داد، هرگز جای دفاع ندارد. تیم ملی در برابر هنگکنگ برخلاف بازی با فسلطین نه تنها در فاز تدافعی، بلکه در فاز تهاجمی نیز چندان چنگی به دل نزد و چشمنواز نبود. حتی اگر امیر اعتقاد داشته باشد موقعیت ساختهایم اما گل نزدهایم. موقعیتهایی که امیر از آن صحبت میکند، به هیچ اندازه به گونهای نبود که بتوان به تیم ملی در فاز تهاجمی نیز نمره مثبت داد.
نکته کلیدیتر در ورای این بحثهای عوامانه، اما ضعف در خط دفاعی تیم ملی است. یک نقطه تاریک و البته کلیشهای که از بازی به بازی دیگر تکرار میشود و گویی هیچ پایانی ندارد. حتی تغییرات این خط و تغییر نفرات هم سبب نشده که مشکلات خط دفاعی مرتفع شود. خط دفاع تیم ملی برابر هنگکنگ باز هم آسانگیر نشان داد و به حریف موقعیت هدیه کرد اگرچه مهاجمان حریف نتوانستند از این موقعیتها استفاده کنند. اینکه دروازه ما در برابر هنگکنگ باز نشد، دلیلی بر موفقیت در فاز تدافعی نیست. اشتباهات خط دفاعی ما به اندازهای مبتدیانه و عجیب بود که حتی صدای امیر قلعهنویی را لب خط درآورد و وی به شدت به مدافعان تیمش در کنار زمین تاخت. واقعیت این است که باید برای این خط دفاعی و این اشتباهات چارهای اندیشید. این نقطه تاریک میتواند در بازیهای آینده و بازیهای حساستر و دشوارتر به ما لطمه بزند. این حقیقتی است که امیر نباید آن را فراموش کند. خاک را نمیتوان زیر فرش پنهان نمود. باید آن را جارو کرد تا در بزنگاه، نفس ما را بند نیاورد.