اگر میخواهید بدانید منزلت شما نزد خداوند چقدر است ببینید در هنگام گناه خدا چه جایگاهی پیش شما دارد. اگر حد خود و خدا را بشناسیم، محال است دامن خود را به لکه گناه بیالاییم.
گروه هیچ یک زندگی – طبق فرموده رسول اکرم (ص)، «ورع» (ترک گناه)، افضل همه اعمال است. (فضائل الاَشهر الثلاثه، ص۷۷، ح۶۱)
علمای اخلاق بر این باورند که در راه تقرب به خدا، هیچ چیز به اندازه ترک گناه، انسان را رشد نمیدهد حتی عبادات. بسیاری از بزرگان در آغاز سلوک، از یک گناه پرجاذبه گذشتهاند و پس از آن، درهایی از معنویت به رویشان گشوده شده است.
فرق «ورع» با «تقوا»
ورع، معنای نزدیکی با تقوا دارد. هر دو به معنای خویشتنداری، پارسایی و پرهیز از گناه است اما ورع یک مرتبه بالاتر از تقواست چون اهل تقوا فقط از گناه حرام یقینی پرهیز میکنند اما اهل ورع نه فقط از محرمات که حتی از شبهات (گناهان محتمل و مشکوک) هم پرهیز میکنند.
در حدیثی از امیرالمومنین (ع) آمده است: «الْوَرَعُ الْوُقُوفُ عِنْدَ الشُّبْهَهِ»؛ ورع و پرهیزگاری توقف در برابر شبهات است. (عیون الحکم و المواعظ، ص۶۸)
امام صادق (ع)، از این فرمایش حضرت امیر (ع) با عنوان «تقوای خاص» یاد میکند و میفرماید: «تقوا بر سه وجه است. اول تقوا از خوف نار و عقاب که همان ترک حرام است که در واقع تقوای عوام میباشد. دوم تقوای از خدا (نه از خوف جهنم) که ترک شبهات است و این مرتبه تقوای خواص است. سوم تقوای فی الله و آن ترک حلال است به خاطر دچار نشدن به شبهه». (بحارالانوار، ج ۶۷، ص۲۹۵)
مراتب چهارگانه ورع
علامه مجلسی برای ورع مراتبی ذکر میکند:
ورع توبهکنندگان: چیزی که انسان را از زیر بار گناه و فسق خارج میکند و باعث قبولی شهادت و گواهی او میشود.
ورع صالحان: در این مرتبه انسان از انجام شبهات اجتناب میکند تا زمینه بروز گناه برای او فراهم نشود.
ورع متقین: حالتی در انسان است که از انجام کارهای حلال و مباحی که ممکن است به حرام منجر شود، دوری کند.
ورع سالکان و صدیقین: رویگردانی از غیر خدا به جهت ترس از صرف کردن لحظهای از عمر در کاری که باعث تقرب به خدا نشود؛ اگر چه یقین دارد که به حرام نمیانجامد.
چه کنیم که گناه نکنیم؟
حال که با مراتب ورع و فضیلت ترک معصیت آشنا شدیم، جا دارد بپرسیم راهکار ترک معصیت چیست؟ برای اینکه از خدا حساب ببریم و هنگام گناه پای ایمان مان شل نشود، چه باید بکنیم؟
علمای اخلاق در اینجا داد سخن دادهاند اما مهمترین توصیه کاربردی که چکیده همه دستورالعملهای سلوکی است این است که خودمان را مؤدب به ادب بندگی کنیم. بسیاری از اوقات، باور به وجود خدا هست اما ادب نیست. در روایتی آمده: اگر میخواهید بدانید منزلت شما نزد خداوند چقدر است ببینید در هنگام گناه خدا چه جایگاهی پیش شما دارد. اگر حد خود و خدا را بشناسیم، محال است دامن خود را به لکه گناه بیالاییم.