هیچ یک،روابط انسانی خوب، به ما کمک میکند تا نگاه بهتری به خودمان داشته باشیم و نقاط ضعف خود را بهتر بشناسیم. وقتی خدا درباره انسان میفرماید: «هیچ خیری در تنها ماندن انسان وجود ندارد» منظور تنها ازدواج نیست و بخشی از هدف خلقت انسان ارتباط با دیگران است. مانند دوستان، همسایگان، خانواده، خویشاوندان، جامعه، همکاران و… زمانی که بهاندازه کافی روابط سالم و مثبت نداریم تا بهطور منظم باعث تقویت ما بشوند، ازنظر احساسی و معنوی دچار مشکلات جدی میشویم. درحالیکه شاید خودمان هم متوجه نباشیم که دلیلش، نبود روابط است. این موضوع روی عملکرد ما نیز تاثیرگذار است. گاهی بینظمیهای ما در کار و اینکه کلی پروژه و کار ناتمام داریم، مقداری هم از نداشتن روابط خوب نشات میگیرد، زیرا خلقت ما اینگونه است و ما هرقدر که متعهد و نسبت به کارمان علاقهمند باشیم، نمیتوانیم بدون ارتباط برقرارکردن با دیگران، تمامکننده خوبی باشیم. زیرا شوقی که برای شروع کار نیاز است در ما وجود ندارد. حتی سلامت جسمی، متوسط عمر ما، مشکلات گوارشی و خیلی امراض دیگر هم به سلامت احساسی ما وابسته است. این روزها پزشکان درصد بالایی از مشکلات پزشکی را ناشی از استرس و احساسات منفی میدانند و بهاینترتیب حساسیت روابطمان را به ما نشان میدهند. بنا بر این است تا از زوایای مختلف مقوله ارتباطات را بنگریم. در این شماره سراغ یکی از مشاوران زبده در زمینه روابط انسانی رفتهايم. خانم جعفری نزدیک به 10 سال است کار مشاوره انجام میدهند و چند سالی است در زمینه اعتیاد هم مطالعات داشتهاند و مشاورههای تخصصی میدهند. ایشان با افراد بسیار زیادی سروکار داشتهاند. امیدوارم مانند من از این گفتوگو لذت ببرید. در لابهلای حرفهایشان صحبتهای بسیار خوب و کاربردیاي درباره روابطمان داشتهاند. مطمئنم شما هم قسمتهایی را خواهید پسندید.داشتن روابط چه کمکی به ما در زندگی میکند؟چند مورد که به نظرم اهمیت بالایی دارند و الان به ذهنم میرسد خدمتتان عرض میکنم.انگیزه، تشویق و پشتیبانی: هنگام رودرروشدن با مسائل زندگی به حمایت دیگران نیازمندیم. اگر دقت کنید خیلی از افسردگیها ریشه در انزوا و عدمداشتن روابط خوب دارد. مطمئنا با کمک، تشویق و حمایت دیگران عبور از شرایط سخت راحتتر خواهد شد.
الگوبرداری: بسیاری از ما برای موفقیت در کار و زندگی شخصی میتوانیم با الگوبرداری از افراد موفق در آن حیطه، سرعت و درصد موفقیت خود را چند برابر کنیم. برای نزدیک شدن به این افراد موفق، درسگرفتن از آنها و پیبردن به برنامهها و استراتژیهای واقعی آنها، نیازمندیم تا روابط بهتر و درستتری با آنها برقرار کنیم.
توانایی در نهگفتن: شاید برایتان جالب باشد که گاهی روابط خوب قدرت ما را در نهگفتن به افراد و تعیین حد و حدود در زندگیمان بسیار بالا میبرد. این موضوع در فصل نهگفتن و در بخش برنامه پشتیبان مفصل توضیح داده شده اما در اینجا خوب است بدانید که به عنوان مثال در روابطی که ما وابستگی شدید احساس میکنیم، توانایی نه گفتنمان به شدت کاهش مییابد و لازمه کمی آزادشدن و در آمدن از حس وابستگی شدید این است که با گروهها یا افراد دیگر روابط کارآمدی داشته باشیم تا آنها قدرت، انگیزه و توان مورد نیاز ما را در نهگفتن و تعیین حدومرز به ما بدهند.درمان: برای رشدکردن باید یاد بگیریم که چگونه رها کنیم و گذشته خود را کنار بگذاریم. وقتی با اتفاقهای دردناک و شکستهای سخت مواجه میشویم، نمیتوانیم بدون دلبستگی به یکچیز جدید، چیزی را که باید، رها کنیم و آن را پشت سر بگذاریم. گاهی با یک حمایت یا عشق تازه، این قدرت را به دست میآوریم تا اینگونه اختلالات عاطفی را درمان کنیم.
رشد شخصیت و پیشرفت: خیلی وقتها ما با ضعفها و کمبودهای درونی شخصیت خود بیگانه هستیم. اصلا ایرادات خود را نمیبینیم و نسبت به قسمتهای مهمی در خود که باید تغییر کنند، ناآگاه هستیم. برای رفع این مشکل به تلنگری از بیرون نیازمندیم. به دوستان و روابط خوبی که در موقع لزوم به ما بگویند که داریم اشتباه بزرگی میکنیم و ما را نسبت به رفتارهای اشتباهمان آگاه سازند. این یکی از سختترین موارد است و برای خود ما، توام با درد و رنج است. ولی یک دوست واقعی در این زمینه به ما کمک میکند. اگر اینگونه نباشد در پیله خودمان گرفتار میشویم و دچار تکبر و از آن بدتر، عدم رشد میشویم و به احتمال زیاد نمیتوانیم موفق باشیم.این ارتباطات چقدر در ساختهشدن زندگی ما موثر هستند؟
فضای روابط و آدمهای اطراف ما بسیار تاثیرگذار است. مثلا افرادی که تحصیلکرده و اهل مطالعه هستند و مجله شما را میخوانند، نوع تفکرشان چطوری است؟ چطور باهم صحبت میکنند؟ در خیابان وقتی در ایستگاه تاکسی منتظر هستید رانندگان تاکسی چطور با هم حرف میزنند؟ نمیخواهم بگویم آنها افراد بدی هستند؛ اصلا. منظورم این است که ارتباطات ما و دوستانی که انتخاب میکنیم و اتمسفر روابطمان، فرهنگ، شخصیت و در نهایت زندگی ما را میسازند.
چگونه روابط سالم و انرژیبخش داشته باشیم؟اولا فکر نکنید باید خیلی پول یا زمان خاص اختصاص دهید. اینگونه فکرکردن باعث میشود دست و پای فکرمان بسته شود. اگر باشگاه نمیتوانید بروید پارک که میتوانید بروید، پیادهروی که میتوانید بکنید، کوه که میتوانید بروید. برای «باهم»بودن لزومی ندارد حتما در یک رستوران بنشینید. اگر تفریحاتمان را کمهزینهتر و بیآلایشتر بگیریم و عنصر پول را از آن بگیریم و به چیزهای سادهتری فکر کنیم میتوانیم لذت و صمیمیت بیشتری را تجربه کنیم. نوع تفکرمان را تغییر دهیم. همهچیز کافیشاپ و رستوران و شهربازی و… نیست. خود من هم قبلا خیلی سخت میگرفتم اما الان یک جمع دوستانه از همکارانم داريم. هر وقت اراده میکنیم بهراحتی قرار میگذاریم و با سادهترین خوراکیها کنار هم در پارک مینشینیم و حرف میزنیم. این یک منبع انرژی برای من است که به قول معروف باتریهایم را شارژ کنم و تجدیدقوا كنم. باید به این جمعبندی برسیم که همه چیز در زندگی، کار و کسب درآمد نیست و برای آرامش، شادبودن و برای اینکه روحمان را زنده نگه داریم به روابط خوب و سالم و عمیق نیاز داریم. بهتر است برای تفریح و دیدن دوستان برنامهریزی کنیم وگرنه ممکن است یادمان برود! اینکه مثلا هر هفته چه برنامهای داریم؟ تا ماه آینده برنامههای تفریحی و دوستی ما چیست؟ تا فصل آینده چطور؟گیرهای اصلی ارتباطی در جامعه ما چیست؟ چه میشود که نتوانیم در جمع لذت ببریم و با دوستان خود باشیم؟ارزشها در جامعه ما کمی منحرفشده است. در همان جمع دوستانه ما افرادی بودند که هر بار فقط به اینکه لباسشان متفاوت باشد یا چیز جدیدی خریده باشند فکر میکردند! یا بعضیها از دور به من میگفتند «چقدر چیپ! میری پارک؟! نون و پنیر میخورید اونجا؟!» الان متاسفانه ارزش فقط این شده که پول خرج کنی، برند بپوشی و بسیار تجملات دیگر. اینها باعث میشوند آدمها تنها بمانند. و خانوادهها هم نتوانند به این زودی یکدیگر را ببینند. و مهمتر از همه اینکه این نوع ارزشگذاری و طرز فکر باعث میشود نتوانیم روابط عمیق ایجاد کنیم و لذت صمیمیت واقعی را تجربه کنیم. پس:اولا به حریم شخصی هم احترام بگذاریم. یعنی مثلا اگر تو امروز میگویی من حوصله ندارم و سربهسرم نگذار، من سربهسرت نمیگذارم. و دفعه بعد شما حتی اگر حالت خوب نباشد با من بیرون میآیی چون میدانی من به حریم شخصیات احترام میگذارم.ثانیا به ارزشهای همدیگر احترام بگذاریم. مثلا ارزش تو یک چیز است، ارزش من چیز دیگر. ولی وقتی در کنار هم قرار میگیریم نه تو میخواهی ارزش خود را به خورد من بدهی، نه من میخواهم ارزش خودم را به تو بدهم. من وقتی در کنار تو هستم راحتم.احترام به حریم شخصی همدیگر، احترام به ارزشها و خواستههای یکدیگر، مهمترین رکن برای داشتن ارتباطی سالم است. مثلا در یک جمع، من کاری ندارم خانواده تو چه کسانی هستند. بیسوادند یا استاد دانشگاه؟ بنابراین فرزندی که پدر و مادرش تحصیلات کم دارند وقتی در کنار فرزند دو استاد دانشگاه مینشیند احساس حقارت نمیکند. پس دنبال تحمیل افکار و ارزشهای خود به دیگران نباشیم و آنها را همانطور که هستند ببینیم و دوست بداریم تا بتوانیم کنار هم احساس آرامش کنیم.
ادامه
آذر ۲, ۱۴۰۳
آذر ۲, ۱۴۰۳