هیچ یک،در اين شماره يادداشتي اختصاصي از دكتر گوستاو گاس، يكي از برترين مربيان تحولات فردي و سازماني را براي شما مخاطبان همدل منتشر مي كنيم. در اين يادداشت دكتر گوستاوگاس به موضوع «شیوه هدفگذاري صحیح و راههاي تحقق آن» پرداخته است. ضمن اين كه از شما دعوت مي كنم اين يادداشت مهم را بخوانيد، متذكر مي شوم كه شكل بسط يافته و موثرتر اين يادداشت را مي توانيد در كتاب «نگرشي نو» نوشته دكتر گوستاو گاس، كه به اهتمام بنده به زبان فارسي ترجمه و منتشر شده است، مطالعه كنيد.همه ما در زندگیهایمان در جایگاه «الف» قرار داریم. سوال من از شما این است: در این جایگاه چقدر احساس شادی میکنید؟ اگر صد درصد شاد نیستید، پس باید برنامهای ترتيب دهيد تا به جایگاه «ب» برسید؛ جایگاهی بهتر نسبت به وضعیت فعلی یا حتی بهترین جایگاه ممکن.اگر در جایگاه الف باقی بمانید، هیچ پیشرفتی در سطح شادی و خوشبختیتان پدید نمیآید. عقل سلیم این را میگوید. اما عقل سلیم شیوه سلیمی در اختیارتان نمیگذارد. خیلی از مردم در همین جایگاه الف میمانند، شکایت میکنند، ماتم میگیرند و بهانه میآورند.افراد موفقی که در ميان ما حضور دارند، راه حلی کشف کردهاند: بهتر است برنامهای بچینید تا بخواهید بهانهجویی کنید. بهتر است هدفی داشته باشید و نقشه راهی برایش تدارک ببینید تا به جایگاه بهتری برسید. بیل کاپلند میگوید: «مشکل هدف نداشتن این است که تمام زندگیتان در تلاش و کوشش هستید، اما به جایی نمیرسید.»افراد تنبل یا اهداف کمی دارند یا کلا هیچ هدفی ندارند. آنها فقط غصه میخورند و افسوس. باهوشها اما اهداف زیادی دارند. خیلی زیاد. مشکل اینجاست که آنها به خاطر تعداد زیاد اهدافشان به نوعی فلج میشوند. سعی میکنند در آن واحد به بیست هدف خود برسند و در نهایت به هیچ کدام نمیرسند.سنگ بزرگ علامت نزدن است. افرادی که اهداف خوب زیادی دارند، تا اندازهای کلافه شده و سپس کارهایشان را به تعویق میاندازند. وقتشان را به خاطر اهداف واقعا به دردنخور هدر میدهند و به کاری که باید در اولویت قرارش دهند، نمیرسند.نقشه راه تهیه کنید.برای اینکه از جایگاه الف زندگیتان به جایگاه ب بروید، باید نقشه راهی داشته باشید. نه یک نقشه راه معمولی که برای پیداکردن مسیرمان در جاده از آن استفاده میکنیم. بلکه نقشه راهی برای رسیدن به اهداف، اولویتها و برنامهریزیها. نه تنها باید اهداف خود را برای رسیدن به جایگاه بعدی زندگیتان به طور کامل مشخص کنید، بلکه آنها را به ترتیب اولویت مرتب کنید.از این سوالات استفاده کنید و اولویتهای خود را بشناسید: کدام هدف است که در صورت محققشدن باعث بیشترین پیشرفت در میزان شادی و خوشبختیام میشود؟ هدف بعدی و بعدتر که چنین نتیجهای دارند، کدام ها هستند؟این کار را با در نظر گرفتن برنامه کلی زندگیتان و به کمک یک مربی انجام دهید. مربیگری ورزشی کار سادهای است چون هدف مشخص است: جام جهانی یا مدال طلا. باید به شکلی در زندگی خود مربیگری کنید تا به جایی برسید که خبری از مدال هم نیست؛ جایگاه ب.مربیگری زندگی رویکردی دوجانبه است: در ابتدا باید مشخص کنید که جایگاه ب چطور جایگاهی است، و سپس مراحل رسیدن به آن جایگاه را مشخص کنید.
در واقع در ابتدا 1- هدف را با توجه به شرایط زندگیتان مشخص کنید و 2- نحوه رسیدن به آن را مشخص کنید.
بهترین روش برای مشخصکردن اهداف خود این است که یک روز وقت بگذارید، زندگی خود را مجددا طراحی کنید، فصل بعدی زندگی خود را بنویسید و از آن روز به بعد با این نقشه راه حرکت کنید: تصویری مشخص از نحوه رسیدن به جایگاه ب؛ فهرستی راهنما از ده هدف اولویتبندیشده خود که میتوانید از طریق فعالیتهای روزمرهتان، قدم به قدم به آنها نزدیک شده و آیندهای بهتر را رقم بزنید.نتیجه چنین کاری یک نقشه راه مطمئن و مشتمل بر فهرست ده هدف اولویتبندیشدهتان است. زمانی که به این ده هدف دست پیدا کنید، دیگر به هنر هدفگذاری مسلط شدهاید.روشی کوتاه و دهمرحلهای را در ادامه معرفی میکنم.این روش کوتاه روش سادهای است: توصیف میکنید که در چه مرحلهای هستید (جایگاه الف)، عنوان میکنید که میخواهید در چه جایگاهی قرار بگیرید (جایگاه ب)، گامهای موردنیاز برای رسیدن به آن جایگاه را مشخص میکنید، مزایای رسیدن به این اهداف را به خودتان یادآوری میکنید، و برای تمام موانعی که بر سر راهتان قرار دارند، راه حلی در نظر ميگيريد.روشهای هدفگذاری طولانیتر و جزئیتر برای اهداف پیچیدهتر مناسب هستند.
مرحله اول: هدف خود را بنویسید (این اهداف باید هوشمندانه، مشخص، قابل ارزیابی، قابل دسترسی، واقعگرایانه و ملموس باشند).
در این مرحله هدف خود را به شکلی شفاف مشخص میکنید.
مرحله دوم: هدف خود را با سیستم ارزشهای شخصیتان همسو کنید.
آیا این هدف با آنچه به آن معتقدید همسوست؟ پول میخواهید، اما دزدی از بانک ممکن است برخلاف ارزشهای شخصیتان باشد.
مرحله سوم: مزایای کسب آن هدف را برای خود شرح دهید.
چرا میخواهید به این هدف دست پیدا کنید؟ دلایل خود را بنویسید. هرچه دلایل بهتری داشته باشید، چگونگی رسیدن به آن هدف آسانتر خواهد شد.
مرحله چهارم: تمام موانع احتمالیای را که بر سر راهتان قرار خواهند گرفت شناسایی کنید.
مرحله پنجم: استراتژیها و راه حلهای موردنیاز برای غلبه بر مشکلات احتمالی را مشخص کنید.
مرحله ششم: منابع مورد نیاز برای رسیدن به هدف را مشخص کنید.
این منابع میتوانند افراد و چیزهای مختلف باشند. چه کسی؟ چه چیزی؟ کجا؟ چگونه؟ با چی؟ یا با چه کسی؟
مرحله هفتم: جملات انگیزهبخش موردنیازتان را فهرستوار بنویسید.
این جملات حرفهایی هستند که باید در دلتان مدام تکرار کنید و واقعیتی را که در آینده به آن دست مییابید به صورت واقعیت فعلی بیان کنید: من بهترین مادر در آفریقای جنوبی هستم، شاید هم بهترین کریکتباز مدرسه.
مرحله هشتم: اهداف میانی خود را نیز بیان کنید.
در این مرحله باید مراحل عمل خود را گام به گام بیان کنید. کاری که باید در ابتدا انجام دهم تا بتوانم به مرحله بعدی بروم. این بخش، مهمترین بخش برنامهریزی و هدفگذاری است. این بخش در پروژههای بزرگ بخشی است که برنامه دقیق و جزئی پروژه تدوین میشود.
مرحله نهم: اهداف خود را تجسم کنید.
از طریق تجسم ضمیر ناخودآگاه خود را بیدار کنید. خود را در حالی تصور کنید که به آن هدف رسیدهاید.بسیار مهم است که نه تنها نتیجه نهایی را تجسم کنید، بلکه مراحلی را که به دستیابی به آن هدف میرسد نیز در ذهن خود بسازید.فقط خود را روی سکوی قهرمانی مسابقات ورزشی نبینید. بلکه خود را در باشگاه و در حال ورزش نیز تجسم کنید که بدون توجه به سرما و گرمای هوا سخت مشغول تلاشید.
مرحله دهم: زمان مشخصی برای دستیابی به آن هدف مقرر کنید.
هیچ چیز مانند موعد مقرر انجام کاری نمیتواند باعث تمرکز حواس و انتخاب فعالیت درست در هر لحظه شود.با چند نقل قول الهامبخش میخواهم این مطلب را به پایان برسانم:
«مشکل هدف نداشتن این است که کل زندگیتان در تلاش و کوشش هستید، اما به جایی نمیرسید.» بیل کاپلند
«تمام کسانی که به چیزهای خارقالعادهای دست پیدا کردهاند، هدف خارقالعادهای هم داشتهاند و نگاهشان را روی آن هدف بزرگ، که گاهی غیرممکن به نظر میرسید، متمرکز کردهاند.» اوریسون اسوت ماردن
«فقط از طریق برنامهریزی است که میتوانیم به اهداف دست پیدا کنیم. برنامهای که در آن اعتقاد و عمل جدی موج میزند. هیچ مسیر دیگری به سوی موفقیت وجود ندارد.» پابلو پیکاسو
«موفقیت تحقق گام به گام یک هدف یا ایدهآل است.» ارل نایتینگل
«هدفی که به درستی انتخاب شود، نیمی از مسیر را طی کرده است.» زیگ زاگلر