هیچ یک، بازاریابی جریان حیات هر استارتآپی است، اما این کار همیشه هم آسان نیست. در حقیقت اشتباهاتی که در زمینه بازاریابی رخ میدهند، غیر قابل اجتناب هستند؛ به ویژه آنهایی که در گامهای ابتدایی کسبوکار اتفاق میافتند. اگرچه هیچ روش تضمینیای برای موفقشدن در حیطه بازاریابی وجود ندارد، اشتباهات زیادی وجود دارند که میتوانید از آنها دوری کنید تا شانس بیشتری در ساخت موفقیتآمیز برندتان به دست آورید.
1- استخدام زودهنگام کارمند
در زمینه خرجکردن بودجه و استخدام، به ویژه در اوایل شروع کار، تا میتوانید احتیاط کنید. یکی از چیزهایی که در ابتدای مسیر کارآفرینی ممکن است برایتان مشکلساز شود، مخارج بیهوده و اضافی مثل ایجاد دپارتمان بازاریابی و استخدام چندین بازاریاب است. روش بهتر و کارآمدتری که پیشرو دارید این است که از افراد فریلنسر، کارآموز یا حتی آژانسهای بازاریابی استفاده کنید. اگرچه ایجاد دپارتمان بازاریابی به نظر مفید میآید (که البته بسیار مفید است)، اما این کار پرهزینه در ابتدای مسیر پیشنهاد نمیشود.
2- اجتناب از ایجاد یک وبسایت
در این دوره و زمانه باید یک وبسایت داشته باشید. بیشتر مصرفکنندگان قبل از اینکه حضوری با شما ارتباط برقرار کنند، نام و نشانتان را در اینترنت جستوجو میکنند. اگر وبسایت نداشته باشید، مشتریان بالقوه خود را به رقبایی که وبسایت دارند، میبازید. علاوه بر این، وبسایت میتواند راه ارتباطی مستقیم بین شما و مشتریان بالقوهتان باشد. ساخت وبسایت دیگر کار دشوار یا پرهزینهای نیست. میتوانید تنها با هزینهای خیلی کم که برای خرید دامین و هاست میپردازید، وبسایت خود را بر پایه وردپرس بسازید.
3- عدم استفاده از استراتژی سئو
فقط داشتن یک وبسایت کافی نیست. موتورهای جستوجو (که مشهورترینشان گوگل است) زمانی امتیاز زیادی به شما میدهند که از استراتژی سئو مناسبی استفاده کنید. این استراتژی شامل کلمات کلیدی مربوط به محتوای تولیدی، تیترها، توضیحات و تگها میشود. همچنین باید محتوایی مفید ارائه دهید که به خوبی نوشته شده باشد. آیا نمیدانید چطور باید کلمات کلیدی را در کدهای وبسایت خود بگنجانید؟ مطالب آموزشی زیادی در اینترنت وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. استفاده از استراتژی مناسب سئو مخاطبان بیشتری را در مدت کوتاهی به وبسایت شما میکشاند.
4- بیتوجهی به وضعیت استراتژیتان
آگاهی از وضعیت و میزان کارایی و تاثیر استراتژیای که به کار میبرید، معمولا از خود استراتژی مهمتر است. اگر استراتژیتان را تحلیل و بررسی نمیکنید، میزان فروش خود را نمیسنجید و کارایی تبلیغات کلیکی را مورد ارزیابی قرار نمیدهید، در واقع هیچ کاری در زمینه بازاریابی انجام ندادهاید. با تحلیل و بررسی این دادهها میتوانید متوجه شوید چه چیزی کارآمد و چه چیزی بیتاثیر بوده است. بازاریابی اقدامی پویاست، یعنی نیازمند توجهی مداوم و مراقبت همیشگی است تا در نهایت بتواند به تحول کسبوکارتان بینجامد.
5- تبلیغات به مخاطبان نامناسب
اگر مخاطبان خود را به درستی نشناسید، احتمال زیادی وجود دارد که نتوانید پیام خود را به درستی به آنها برسانید. پیداکردن کانالهای بازاریابی مناسب برای دسترسی به مخاطبان بسیار اهمیت دارد.
همچنین اگر فقط و فقط روی یک کانال متمرکز شوید، ممکن است مشتریان بالقوه حاضر در شبکههای دیگر را از دست بدهید. به عبارت سادهتر، همه مسیرهای مناسبی را که به بازگشت سرمایه بیشتر منجر میشوند، بررسی کنید.
6- عدم استفاده کارآمد از وبلاگ
هر کسبوکاری از همان ابتدا باید وبلاگی داشته باشد که به طور مرتب در آن محتوای مفید قرار دهد و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند. اما روشهای دیگری هم برای استفاده از وبلاگنویسی وجود دارد (حتی اگر هنوز وبلاگ خود را نساخته باشید). یکی از استراتژیهای موفق بازاریابی این است که به صورت مهمان برای وبسایتهای بزرگ مطلب بنویسید و به این شکل ترافیک زیادی را روانه وبسایت شرکت خود کنید.روش دیگری که میتوانید به کار بگیرید این است که نظرات کارشناسانه و باارزشی در وبلاگهای دیگر یا در بخش نظرسنجی مقالات خبری بگذارید. باز هم این روشی مطلوب برای کشاندن مخاطب به وبسایت خودتان خواهد بود. همچنین این روش بیهزینه بوده و در مدت زمان کوتاهی انجام میشود.هر استراتژیای که میخواهید به کار بگیرید، اما فراموش نکنید که وبلاگنویسی باید بخشی از استراتژی کلی بازاریابیتان باشد.
7- تمرکز بیش از حد روی رقبا
اگرچه بد نیست نیمنگاهی به استراتژی بازاریابی رقبای خود داشته باشید، اما نباید هیچگاه دقیقا از آنها تقلید کنید. مشتریان بالقوه شما احتمالا از شباهتهای موجود بین دو کمپین تبلیغاتی خسته میشوند و نکته منحصر به فردی در تبلیغات شما پیدا نمیکنند.