آدم که افتاده باشد به جان صفر تا صد آشپزخانه و مثل آیینه برقش انداخته باشد، دیگر دلش نمیخواهد تا اطلاع ثانوی هیچ یک از افراد خانواده ، حتی خودش به آن نزدیک شود! ولی چه کنیم که همهمان خانوادهای داریم که باید برای زنده ماندن، شده یک وعده در روز، غذا بخورند!حالا محض خاطر حال و هوای ایام عیدنیمه شعبان ، بیایید گاردتان را باز کنید و خانوادهتان را با همه شلختگیها و مخلفاتش بپذیرید و خودتان و آنها را به پخت و نوش جان کردن یک تهچین بهشتی دعوت کنید.
گروه زندگی- سمیه دهقان زاده: این روزها حواستان پی خانه تکانی است و خرید عید؟ دستتان به آشپزی و پای گاز ایستادن نمیرود؟ حق هم دارید آخر آدم که افتاده باشد به جان صفر تا صد اجاق گاز و پرده و سینگ و در و دیوار آشپزخانه و مثل آیینه برقشان انداخته باشد (شاغل باشد که دیگر هیچ)، دیگر دلش نمیخواهد تا اطلاع ثانوی هیچ یک از افراد خانواده، حتی خودش به آن نزدیک شود!
ولی خب، چه کنیم که زندگی همیشه به خواست ما نیست و همهمان خانوادهای داریم که باید برای زنده ماندنشان، شده یک وعده در روز، غذا بخورند!
حالا محض خاطر حال و هوای ایام عیدنیمه شعبان ، بیایید گاردتان را بازکنید و با آغوش بازتر اعضای خانوادهتان را با همه شلختگیهاو وسواسها بپذیرید و بگذارید حتی یک روز بعد از نیمه شعبان هم برایشان خاطره خوشمزه ای بماند.
چه شد؟ قبول است؟ قربان لبخند و سکوت توامان تکتکتان. پس بیایید تا دیر نشده دست به کار شوید و خودتان را به پخت و نوش جان کردن یک تهچین خوش بر و رو دعوت کنید.
مواد لازم برای تهچین مخصوص عید
سه عدد تخم مرغ داشته باشید و چند تکه مرغ(سینه یا رانش به سلیقه خودتان)، دو پیمانه برنج. دوسوم لیوان ماست چکیده، همان مقدار هم روغن. زعفران پر و پیمان، گلاب ته استکان، زرشک، نمک و فلفل و زردچوبه به مقدار لازم به علاوه کمی صبر و حوصله. دیگر همه چیز جور است برای یک ناهار خوشمزه و محصول مشترک.
شرحه شرحه و دیگر هیچ
مرغها، این جانداران عزا و عروسی، (صرف نظر از بالا و پایبن شدن قیمتشان) همه جا خوب به داد همهمان میرسند.
حالا ببینید کدام یک از اعضای خانواده دلش میخواهد به داد این مرغ ها برسد و از خامی به پختگی برساندشان. هر کسی داوطلب شد، ماموریت را برایش شرح دهید؛ اینکه مرغها را بگذارد در آب جوش. مرغها که کف کردند از این همه همکاری و صلح در آشپزخانه! کفش را بگیرد و بعد یک پیاز کوچک پوست کنده و نمک و زردچوبه هم اضافه اش کند بگذارد روی شعله ملایم تا مرغ، تا جان دارد آبها را نوش جان کند و بشود مرغ آبپز آبدار و خوشمزه.
بچهها هم ردیف کنید اول دستهایشان را خوب بشویند و بعد مرغها را علی الحساب شرحه شرحه کنند، تا به وقتش شرحه شرحه از فراق را برایشان توضیح دهید.
یک استقلال کوچک به طعم زرشکهای درخشان
زرشک، این خوشمزه همه چی تمام را، بدهید بچه کوچک خانواده در آب خیسش کند، بعد هم آبکش. اگر خواستید از گوشه آشپزخانه و گوشه چشم هم مراقبش باشید، طوری نیست ولی بگذارید فکر کند همه کار را تمام و کمال داده اید دستش.
بعدروغن را داغ کنید و اجازه دهید زرشکها را او در ظرف بریزد. شمرده و با حوصله، از یک تا سی همراهیاش کنید تا بشمارد. زرشکها را هم بزند. زرشکها که درخشان شد و برق برقی، به کوچکتر خانه خوب نگاه کنید، بی شک چشمهای او هم برق میزند از ذوق و تجربه یک استقلال خوشمزه. کمی از زرشکها را در ظرفی برای مبادا نگه دارید. بقیه اش را با مرغ ریش ریش بدهید به یکی که کمتر خسته است، بیشتر پر حوصله، تا زرشک و مرغها را با هم تفت بدهد و نمک و فلفلی هم به آن اضافه کند.
معجون زعفرانی و خانوادگی
خب نوبتی هم باشد، نوبت معجون زعفرانی ماست. زرده تخممرغها -اگر دوست داشتید بگذارید یک تخم مرغ با سفیده و زرده اش، تمام کمال باشد و دو تای دیگری فقط زرده اش را مهمان معجونتان کنید. مچ انداز خانواده را صدا بزنید تا تخم مرغها هم بزند و از لَختی در بیاورد.
یکدست که شد، ماست چکیده و روغن را هم اضافهاش کنید و دوباره بدهید دست همان ورزشکار دوست داشتنی خانه، تا دوباره یکدستش کند. نمک و زعفران یادتان نرودها. آنها را هم اضافه کنید. حالا یک مایه زعفرانی خوش رنگ و یکدست دارید که منتظر سرنوشت خود است. بد نیست ساعتی رویش را بکشید. در یخچال جاگیرش کنید و بگذارید خوب استراحت کند. گفتن ندارد اینطوری هم رنگش بهتر ، هم بوی تخم مرغ کلا محو میشود.
از برنجهای عقل رس نشده تا لبخند اعضای خانه
خودتان هم بروید، پی برنج. دو پیمانه برنج خیس خورده. برنج را با نمک بگذارید تا قد بکشد، وقتی هنوز عقل رس نشده و مغزش خام است و دندان گیر، از روی شعله برش دارید و آبکشش کنید. تکانش دهید تا آب برنج برود و بعد همان جا آب خنک شیر را رویش بگیرید تا فکر نکند قرار است هنوز هم بپزد و نرم شود.
کمی گل بگویید و گل بشنوید. تلاش کنید آشپزخانه احتمالا ریخته واریخته خانه را کمتر رصد کنید، به جایش لبخند تک تک اعضای خانواده را سیر تماشا کنید.
شیرازه تهچینتان را محکم کنید
خب دیگر استراحت بس است. مایه تهچین را از یخچال درییاورید، برنج را کم کم اضافهاش کنید و کامل مخلوط. ظرف قشنگ و اندازه مناسب را با روغن زیاد و کمی کره روی حرارت بگذارید، تا داغ شود. بعد از روی اجاق بردارید و اول چند کف کفیگیر برنج را ته قابلمه بریزید و خوب بهم فشرده اش کنید.
گلاب، گلاب یادتان نرود. کمی بریزد داخل مخلوط تا عطر و بوی دیگری بگیرد.
بعد همان با حوصلهتر جمع را صدا بزنید تا مخلوط مرغهای ریشریش و زرشک را روی برنج بریزد. یادتان باشد مرغ و زرشک را تا دیواره ظرف پر نکنید، اگر نه موقع پختن، آنها می سوزند و تهچین تان هم از سر و شکل میافتد.
برنح و مرغ و زرشک را که خوب بهم فشردید، بقیه برنجها را هم رویش بریزیذ و سفت محکمش کنید. در یا دمکنی را رویش بگذارید. روی شعله ملایم قرارش دهید. ۴۵ تا یک ساعت بعد تهچین بهشتی شما آماده است. زرشکهای روز مبادا را بدهید دست بچهها هر طور دوست دارند تزئینش کنند.
عیدتان مبارک، بفرمایید تهچین بهشتی
تبریک میگویم حالا شما صاحب یک خانواده خوشحال، یک وعده تهچین مرغ بهشتی هستید و یک آشپزخانه به احتمال زیاد شلوغ و نامرتب!
اما باور کنید، طوری نیست. امروز شما در آشپزخانه خانهتان، همین مختصات ساده و امن، صبر را تمرین کردید و خانوادهتان را خوشحال. تهش خانوادهتان هم با تمیز کردن دوباره آشپزخانه شما را خوشحال میکنند، یا حداقل سعیشان را میکنند! پس، نوش جانتان و گوارای وجودتان شیرینی این صبر در این عید هزاران بار مبارک.