
خلاصهای از کتاب پارادوکس انتخاب
هیچ یک،«هیچکس منابع ذهنی و زمان کافی ندارد تا بتواند تمام تصمیماتش را دقیق و کامل بگیرد و همانطور که نیاز به گرفتن تصمیمات بیشتری پیدا میکنیم و انتخابهای متنوعتری پیش روی ما قرار میگیرد، کار تصمیمگیری دائم سختتر و سختتر میشود.»در دنیایی که لبریز از انتخابهای مختلف است، ممکن است تصور کنیم بهتر است از هر چیزی بیشتر داشته باشیم، اما در کتاب «دشواری انتخاب» بری شوارتز توضیح میدهد که چطور داشتن انتخابهای زیاد، شادی را از ما ميگيرد و حس رضایت را کاهش میدهد. او شرح میدهد که با داشتن گزینههای بیشتر، انتخابکردن نیازمند هزینه، فرصت و سبکوسنگینکردن است، که این موضوع به استرس روانی، ناتوانی در تصمیمگیری و پشیمانی حاصل از انتخاب اشتباه منجر میشود. شوارتز معتقد است برای کاهش احساس پشیمانی حاصل از انتخاب اشتباه باید نیاز یا تمایل به داشتن بهترینها را در هر زمینهای کم کرده و روی چیزهایی تمرکز کنیم که به اندازه کافی خوب هستند.
نکته طلایی
به خوب قانع باشید و دنبال بهترین نباشید.
«اینکه یاد بگیریم هر چیزی را که به اندازه کافی خوب است، بپذیریم، کار تصمیمگیری را ساده ميكند و احساس رضایت را در ما افزایش میدهد.»
شوارتز از نظر نوع تصمیمگیری، افراد را به دو دسته تقسیم میکند: افرادی که دنبال بهترین هستند و آنهایی که به خوب رضایت میدهند. دسته اول در هر موضوعی بهترین آن را میخواهند. آنها تمام گزینهها را بررسی میکنند و هزینه فرصت تمام تصمیمات و گزینههایی را که انتخاب نمیشود، در نظر میگیرند. این کار نیاز به زمان و تلاش دارد و در دنیایی که از انتخابهای مختلف لبریز است، این افراد زیر بار این همه انتخاب و تصمیمگیری، فشار زیادی را تحمل میکنند.
اما دسته دوم افرادی هستند که به خوب قانع هستند. آنها معیارهایی را از قبل برای خود تعیین ميكنند و نگران این نیستند که گزینههای بهتری هم وجود دارد. وقتی آنچه دوست دارند را پیدا میکنند، از جستوجو دست برمیدارند.
تحقیقات نشان دادهاند افرادی که به دنبال بهترینها هستند، بیشتر از تصمیمات خود پشیمان میشوند، نگران فرصتهای از دست رفته هستند، احتمال ناشادبودنشان بیشتر است و بیشتر درگیر مقایسه اجتماعی میشوند؛ مقایسه اجتماعی یعنی مقایسه تصمیم خود با آنچه توقع داشتید و میتوانست باشد یا آنچه دیگران انتخاب کردهاند.اولین قدم برای بهبود اوضاع این است که نسبت به این حالت آگاهی داشته باشید و سعی کنید در تصمیمگیریهای خود بیشتر از قبل به چیزهایی که به اندازه کافی خوب هستند، رضایت بدهید. به این موضوع فکر کنید که چه تصمیماتی میتوانند به اندازه کافی خوب باشند و همیشه به اجرای نتایج آن پایبند باشید. برای این کار میتوانید «استانداردهایی واضح و روشن را برای آنچه به اندازه کافی خوب است»، تعریف کنید.
الماس اول
به جای تصمیمگیری، قوانین و استانداردهایی را تعریف کنید.
«یک راه برای سبککردن بار تصمیمگیری و آزادی انتخاب، این است که تصمیم بگیریم چه زمانی باید تصمیم بگیریم.»
ایجاد محدودیت برای انتخابهایمان میتواند آزادی بیشتری به ما بدهد. نویسنده پیشنهاد میکند قوانین، استانداردها و پروتکلهایی را برای موقعیتهای خاص تعیین کنیم تا تصمیمگیری را به حداقل برسانیم. تصمیم بگیرید که چه زمانی باید و میخواهید تصمیم بگیرید.در رابطه با استانداردها، شوارتز پیشنهاد میکند که گزینهها را به دو دسته تقسیم کنیم: گزینههایی که با استانداردهای تعیینشده تطابق دارند و آنها که این استانداردها را ندارند. وقتی که نیاز به تصمیمگیری بین این انتخابها پیش میآید، آنها را با این استانداردها مقایسه کنید و دیگر از حدسزدن دست بردارید. این کار را میتوانید برای خرید لباس یا ماشین، تصمیمگیری سرمایهگذاری یا حتی انتخاب مقصد سفر انجام دهید. «این تصمیم که هرگاه گزینهای با استانداردهای ما هماهنگ بود، آن را انتخاب کنیم و سراغ دیگر گزینهها نرویم، بار تصمیمگیری را از روی دوش ما تا حد زیادی برمیدارد.»
الماس دوم
شکرگزاری را تمرین کنید تا پشیمانی کمتری را تجربه کنید.
«هر چه انتخابهای بیشتری داشته باشیم، «کاش»های بیشتری هم خواهیم داشت و با هر «کاش»، احساس پشیمانی بیشتر و رضایت کمتری را نسبت به انتخابها و تصمیمات خود تجربه خواهیم کرد.»
با وجود انتخابهای بیپایانی که در جامعه وجود دارد، همیشه احتمال پشیمانی از تصمیماتمان هست. با وجود اینترنت که مقایسه را برایمان آسان کرده است، همیشه دنبال بهترینها میگردیم. طبق تحقیقات انجامشده، ما معمولا انتخابهایی میکنیم که احتمال تجربه پشیمانی را برایمان به حداقل برساند.راه حل پیشنهادی او برای کاهش پشیمانی، احساس شکرگزاری است و اینکه مرتب به خودتان خوبیهای چیزهایی را که دارید، یادآوری کنید و به این فکر نکنید که الان آنها به خوبی قبل نیستند. هر روز فهرستی از چیزهایی که به خاطرشان شکرگزار هستید، تهیه کنید. بعد از هر تصمیم بزرگ، شکرگزار خوبیها و نکات مثبت آن باشید و روی نکات منفی آن تمرکز نکنید. دیگر به دنبال بهترین و ایدهآل نباشید، قانع باشید.
با کمترکردن تعداد انتخابها، شادتر ميشويم و حس پشیمانی ناشی از انتخابهای بد را کاهش میدهیم. باید بدانید که چه زمانی تصمیم بگیرید و چه زمانی به استانداردها و قوانینی که تعیین کردهاید، اتکا کنید. کمتر خودتان را با دیگران مقایسه کنید و بیشتر روی موضوعات و چیزهایی که برایتان مهم است، تمرکز کنید. «ما باید تصمیم بگیریم که چه انتخابهایی در زندگیمان مهم هستند و وقت و انرژیمان را برای آنها هزینه کنیم.»