بد نیست با هم یک بار چالشهای مهم این بازه سنی خصوصا بلوغ و ابعاد آن را مرور کنیم.
آغاز سفر از یک کودک مطیع و باب میل خانواده به یک نوجوان آشفته و مقاوم در برابر نظرات و رسیدن او به مقصد استقلال، هم برای خود نوجوان دشوار است و هم برای خانواده و مدرسه و حتی جامعه. سفری که تا چند سال گذشته کمتر کسی با ویژگیها و زیست آن آشنا بود و حالا در قالب جلسات روانشناس با والدین در مدارس و تولیدات فرهنگی در این حوزه، شناخت نسبی و اهمیت بالای این دوره برای همه روشن است. اما بد نیست با هم یک بار چالشهای مهم این بازه سنی خصوصا بلوغ و ابعاد آن را مرور کنیم.
اهمیت نوجوانی
نوجوانی به لحاظ سنی دو بخش دارد. نوجوانی دوره اول و دوم که هر کدام ویژگیهای خاصی دارند. از نظر برخی روانشناسان نوجوانی از حوالی ۹ یا ۱۰ سالگی خصوصا در دختران شروع شده و به خاطر بالا رفتن سن استقلال چه از منظر شکلگیری ابعاد هویت فردی و بلوغ و چه از منظر ازدواج و توانایی زندگی مجزا از خانواده، ممکن است تا ۲۴ سالگی هم طول بکشد.
یک دوران گذار از احساس امنیت و شادی در کودکی که تبدیل به سوال بزرگ «من کیستم» و تغییرات اساسی روحی شده که گاه برای نوجوان بسیار سخت است. نقطه شروع این تغییرات را به طور کلی بلوغ میگوییم که بخش زیادی از نوجوانی دوره اول را در بر میگیرد و نمودهای زیادی در ظاهر و رفتار دارد. از چالش جوش صورت گرفته تا بروز خشم و مخالفتهای بیش از حد با خانواده و واکنشهای عجولانه با معلمین در مدارس. اما هرچه نوجوان از دوره اول و چالشهایش عبور میکند، دغدغههایش هم بزرگتر وعمیقتر میشود و از چالش زیبایی به دلشورههایی درباره آینده تکمیل میشود.
هرچه در نوجوانی دوره اول تا بازه سنی ۱۳ یا ۱۵ سالگی در فرزند کاشته شود همان در زمان دوره نوجوانی دوم حوالی ۱۵تا۲۱ سالگی کشت میشود. اگر نوجوان دوره کودکی اصولی را گذرانده باشد و نوجوانی دوره اول را هم درست پشت سر گذاشته باشد طبیعتا زودتر به بلوغ فردی و تکمیل شخصیت میرسد. پس قبل از زدن جوالدوز به نوجوان باید یک سوزن به خودمان بزنیم.
تقسیم بندی سنی از منظر های متفاوت
پیامبر اکرم(ص) در یک نگاه عالمانه بر اساس آن تقسیم بندی رفتاری نسبت به سن فرزندان برای پدران و مادران و افرادی که مسئول تعلیم و تربیت هستند، سه نوع رفتار متفاوت مقاطع مختلف سنی را لازم میدانند. از پیامبر اکرم حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله آمده است: اَلوَلَدُ سَیِّدٌ سَبعَ سِنینَ وَ عَبدٌ سَبعَ سِنینَ و َوَزیرٌ سَبعَ سِنینَ؛
فرزند هفت سال سروَر، هفت سال فرمانبردار و هفت سال وزیر است (مکارم الأخلاق، ص ۲۲۲)
با این تفسیر سن نوجوانی از ۱۴ تا ۲۱ سالگی بوده و سن وزارت فرزند است و میشود با او مشورت کرد و کارهای بسیاری را به او سپرد در حالیکه اغلب خانوادهها هنوز با نوجوان شان کودکانه رفتار میکنند؛ یا فردی میبینند که چون نمیشود با او دو کلام صحبت کرد پس احتمالا باید به حال خود رهایش کرد، زیادی با او رفاقت کرد، یا بیش از اندازه او را تحت کنترل قرار داد.
یونیسف اما نظر دیگری در خصوص بازه سنی نوجوان دارد. از نگاه سازمان حمایت از کودکان، سن نوجوانی از همان حوالی ۱۰ تا ۲۴ سالگی ادامه دارد و اصطلاحا نوجوان تازه در ۲۴ سالگی نوجوان به پختگی مطلوب میرسد.
سن خودشناسی
به گزارش وب گاه تبیان، سن نوجوانی چالشهای فراوانی دارد و اگر بشود یک اسم دیگر روی آن گذاشت احتمالا سن خودشناسی است. مقطعی که نوجوان با رشد در ابعاد جسمی، فردی و اجتماعی با گیجی و آشفتگی دوست نداشتنی درگیر است و همچنانی که میل به بزرگسال دیده شدن دارد اما هنوز خلق و خوی کودکی را حفظ کرده است و به همین دلیل در مواجهه با مسائل و اتفاقات پیرامونش واکنش های غیر منطقی بروز میدهد. همچنین او در این مقطع حساس نیازمند به توجه و درک شدن دارد به همین خاطر مهم است چه در بستر مدارس و چه در دل خانواده آدمهای امن و تاثیرگذار او باشیم.